جعفر پاکزاد
کافی است قطعه ای برای خودروتان بخواهید و آن قطعه گران باشد. آن موقع است که یا باید صابون همه چیز را به تن بمالید و چند میلیون پیاده شوید یا از سرناچاری و بی پولی به سراغ خرید لوازم استوک از اوراقی ها بروید.
به گزارش سرآمداخبار، شاید کارتان راه بیافتد اما فکرش را کرده اید که چه سودهای بادآورده ای به جیب اوراقی ها و اگر بخواهیم کمی سیاه تر به ماجرا نگاه کنیم به جیب مجرمانی می رود که کارشان اوراق کردن خودروهای سرقتی است.
به گزارش عصر اقتصاد: پمپ ،برف پاک کن شیشه عقب ماشین سوخته بود. به هر نمایندگی که سر زدم قیمت بالای یک میلیون تومان. خود فروشندگان هم خنده شان گرفته بود.
یکی از فروشنده ها می گفت همین موتور برف پاک کن همین چندماه قبل ۴۰۰ هزار تومان بود. بعد ناگهانبه یک میلیون تومان رسید.
لبخند تلخی زدم و سری تکان دادم. گفتم یک میلیون تومان، مگر جنگه. بی خیال ، شیشه عقب ماشین من زیاد کثیف نمی شود، هر وقت هم کثیف شد پیاده می شوم خودم تمیز می کنم. مگر همه ماشین ها پرف پاک کن شیشه عقب دارند.
اصلا تا دلت بخواهد کودکان کار سرچهارراه ها هستند هر روز به یک نفرشان پول بدهم شیشه را تمیز می کند. هم شیشه ماشین من تمیز می شود و هم آنها درآمد بیشتری خواهند داشت.
حرفم که تمام شد فروشنده جوان که پشت دخل نشسته بود گفت:«می دانم خیلی زور دارد این همه پول برای وسیله ای بدهی که زیاد کاربردی نیست. به نظرم به استوکی های خاوران سری بزن.
والا این وسایل برای ما هم سودی چندانی ندارد، برای یک برف پاک کن عقب که سفارش بدهیم با پولی که ایاب و ذهاب و غیره شاید ۱۰۰ هزار تومان سود داشته باشد،
اصلا به همین خاطر است که خیلی از همکاران ما این وسیله های گران را نمی آورند، به همین خاطر خیلی وقت ها مشتری از دستمان می رود و در عمل مشغول مگس پرانی هستیم.»
پیش به سوی استوکی ها
استوک، موضوع برایم جالب به نظر رسید. آدرس را دقیق پرسیدم، نقشه گوشی تلفن همراهم را باز کردم و مسیر را دیدم. وقت هم که داشتم پس به راه افتادم. در اتوبان امام رضا(ع) چشم می انداختم تا استوک خاوران را رد نکنم.
بالاخره بعد از حدود یک ساعت رانندگی به مقصد رسیدم. وارد محوطه اصلی که شدم همه چیز برایم جالب بود، غرفه ها کنار هم چیده شده بودند، غرفه که نه، کانکس هایی که کلی وسایل و قطعات خودرو درآن بود. هر وسیله از یک خودرو با هر مدل و رنگی که بخواهی وجود داشت.
به سراغ غرفه اول رفتم. سراغ موتوربرف پاک را که گرفتم گفت ما نداریم، باید چند مغازه جلوتر بروی. شاید فلانی داشته باشد. دوباره ماشین را روشن کردم و جلوتر رفتم.مرد میانسالی روی یک صندلی خودرو زیر سایه کانکس لم داده و سیگاری دود می کند.
نزدیک می روم و می گویم موتور برف پاک کن می خوام. می گوید چندتایی دارم.قیمت ۴۰۰ هزار تومان. خوشحال می شوم. می گویم اگر زحمتی نیست بیاورید.
با بی حال از جایش بلند می شود، چند دقیقه بعد با دو موتور برف پاک کن از کانکس بیرون می آید. شک دارم که آنها سالم هستند یا نه. مرد می گوید بیا. می پرسم سالم است.می گوید نگران نباش. امتحان کرده تحویلت می دهم. اصلا همینجا برایت نصب می کنم.
رضایت کامل دارم، از آنطرف وقت هم دارم سر صحبت را بازکنم تا از ماجرای استوکی ها بیشتر بدانم. می گویم مال دزدی هم می آورند اینجا. سرش را بالا می آورد و درحالی که عرق روی سرو صورتش نشسته می گوید:« ما نمی خریم اما خودت ببین، اینجا به این بزرگی مگر می شود فقط وسایل خودروی چپی و اسقاطی وجود داشته باشد.
مال دزدی هم می آورند و خیلی راحت هم می فروشند، خیلی ها را اینجا می شناسم که این کار را می کنند اما من از قدیم حرفه ام استوک فروشی بود و نان حلال درآوردم. به شما هم توصیه می کنم سمت وسایل دزدی برای ماشینت نرو، آمد ندارد و خدایی ناکرده بلایی سر خودتو و ماشینت می آید.»
مرد ادامه می دهد:« ما که حلال خوریم ، همین دوتا موتوری که می بینی از دوتا خودروی چپی باز کردم و خرد خرد می فروشم. برای مردم هم خوب است، شما خودت باید دوبرابر پول می دادی و خرید می کردی.»
سود خوبی دارد
حرف هایمان که به اینجا می رسد از سودی که به دست می آورند می پرسم. مرد می گوید:« خدارو شکر، بد نیست. البته بیشتر سود را زمانی می بریم که پول دستمان باشد و خودمان یک ماشین چپی بگیریم.
اینطوری خودمان ماشین را ارواق می کنیم و قطعاتش را می فروشیم. البته قبلا زیرنظر اتحادیه لوازم یدکی بودیم. بعد رفتیم زیر نظر اتحادیه صافکارها و نقاش ها. هرچند اتحادیه درست وحسابی نداریم. »
او ادامه می دهد:« مثلا همین چندروز پیش یک پراید مدل ۸۶ خریدم ۳۰ میلیون تومان. موتور سالم بود اما بدنه داغون. خب موتورش را برمی داریم یا روی یک خودروی دیگر می گذاریم یا قطعات آن را خرد خرد می فروشیم.
نمی توانم بگویم از این ۳۰ میلیون چه قدر گیرمان می آید اما خب بد نیست. البته مشکلات خودمان را هم داریم. همه کارهایمان باید قانونی باشد.
مثلا با اداره اماکن در ارتباطیم یا برای فروش موتور باید کارهای پلیس و مراحل اداری را طی کنیم. بالاخره این کارها هم هزینه بردار هست و پردردسر. مگر اینکه بخواهی کار غیرقانونی بکنی.
همین سارقانی که ماشین مردم بخت برگشته را می زدند و اسقاط می کنند ومی فروشند. نه مالیات می دهند، نه دنگ و فنگ کارهای اداری داری دارند و نه گیر وگورهای دیگر.
البته که ما حلال خوریم و این پول ها از گلویمان پایین نمی رود. برای من از یک موتور پرف پاک کن شاید کم تر از ۲۰۰ تومان خیر داشته باشد اما همین کار رو سارقان انجام بدهند صد درصد سود گیرشان می آید.»
کار ماشین را انجام دادم و راهی خانه شدم. حرف های مرد فروشنده را در ذهنم مرور می کردم. یک خودروی سرقتی، یک گاراژ و اوراق کردن ماشین. بعد هم فروش قطعه به قطعه لوازم خودرو.
بازار داغ سرقت خودرو و فروش قطعات
سرقت، مالخری ، فروش مال غیر همه این کارهای مجرمانه از قدیم ها تا به امروز وجود دارد و گویا هیچ وقت هم قرارنیست به خط پایان برسد. حرف از سرقت خودرو و فروش قطعات آن که می شود که باید به آخرین آماری که سخنگوی ناجا در جمع خبرنگاران ارائه کرده بود اشاره کنیم.
سردار مهدی حاجیان در این باره اظهار کرد: «بیش از ۹۰ درصد از خودروهایی که به سرقت رفته ساخت داخل هستند و ۷۸ درصد خودروها مدل آنها برای قبل از سال ۸۸ بوده و ۲۲ درصد این خودروها مدلشان برای بعد از سال ۸۸ است.
سردار حاجیان با بیان اینکه باید به سمت ارتقای بازدارندگی قانون در بحث پیشگیری برویم، گفت: برخی سرقتها به دلیل خلاءهای قانونی اتفاق میافتد به این معنی که افزایش قیمت قطعات خودرو را داشتیم و این باعث سوءاستفاده برخی افراد میشود.
اگر قانون مجوزهای لازم را برای نظارت سیستمی بدهد، مراکز اسقاط، تعمیرگاههای خودرو و پلیس باید سیستم هماهنگ داشته باشند.
وی افزود: هیچ تعمیرگاهی نباید قطعات دسته دوم یدکی را روی خودرو نصب کند مگر اینکه برای او احراز شود این وسیله از جای صحیح تامین شده است.
سردار حاجیان تاکید کرد: تعمیرگاهی که لوازم یدکی مسروقه را بر روی خودرو نصب میکند اعم از لوازم یدکی بدنه و موتور و همچنین فروشنده لوازم یدکی را به فروش میرساند، معاونت در جرم میشود و باید هویت مال را مشخص کنند.
وی تصریح کرد: پلیس با افرادی که نسبت به فروش لوازم یدکی مسروقه اقدام میکنند و همچنین تعمیرگاههایی که بدون احراز این لوازم را روی خودرو نصب میکنند، قاطعانه برخورد میکند.
چه سود خوبی؟
با یک حساب سرانگشتی می توان سودی که سارقان از فروش قطعات لوازم یدکی سرقتی به دست می آورند را به دست آورد. یک فروشنده لوازم یدکی از یک موتور برف پاک کن حدودا ۱۰۰ هزار تومان سود دریافت می کند.
یک فروشنده قطعات استوک هم از فروش یک موتور برف پاک کن کم تر از ۲۰۰ هزار تومان به دست می آورد.
مالیات ، اجاره مغازه و هزینه های جانبی را هم از این سود کم کنید . کسادی بازار ، کم شدن تقاضای خرید برخی از لوازم یدکی به خاطر تورم را هم مدنظر داشته باشید.
حالا متوجه خواهید شد که سرقت یک خودرو ، اوراق کردن آن و فروش قطعات در بازار سیاه چه قدر سودآور خواهد بود. هرچند این سودآوری خیلی دوام ندارد و به قول قدیمی ها بار کج هیچ وقت به منزل نمی رسد.
به این تیترها توجه کنید.
بازداشت قصاب سلاخ خانه خودروها در مشهد
دستگیری ۲ مالخر حین اوراق کردن خودروهای سرقتی
دستگیری سارق حین اوراق کردن خودرو در اهواز
انهدام باند دزدان موتور سیکلت در تهران / آنها در حال اوراق کردن موتورها بودند