فریبرز ناطقی الهی- چرا مدتی است که زیاد درباره زلزله و بخصوص زلزله تهران صحبت یا برنامه های تلویزیونی و بیشتر از همه، مقالات، آنهم توسط اساتید این رشته در جرائد و فضای مجازی و خبرها نوشته می شود و گاها هم هشدار های شدید و تند به شهروندان داده می شود.
مسلما برای مسائل ژورنالیستیک این کار، بخصوص توسط دانشگاهیان رشته صورت نمی گیرد ؟ حتما شرایط زلزله ابر شهر تهران را ناخوشایند می بینند و بر اساس مطالعات و یافته های خود سعی در آگاه سازی مردم و مسئولین دارند.
یک سال قبل از زلزله رودبار و منجیل در سال ۶۹ و تقریبا هم زمانی آن با تاسیس و شروع جدی فعالیت های پژوهشی و آموزشی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در سال ۶۸ از سوی وزارت علوم و یونسکو، حرکت وسیعی در مطالعات زلزله برای جلوگیری از تبعات ویرانگر آن در کشور و همچنین دانشگاه های کشور رخ داد.
کارهای بزرگی در موضوع زلزله با جدیت تا اواخر سالهای ۸۰ دنبال شد و انبوهی از گزارشات کاربردی مهم در رابطه با آسیب پذیری و مقاوم سازی در کشور تولید شد، از جمله به بررسی آسیب پذیری و مقاوم سازی بیمارستانها، آتش نشانی ها، پمب بنزین ها، برخی از پالایشگاهها، برخی از ساختمانهای مهم، برخی از مدارس، چند پل از جمله پل سابق گیشا، و در همین راستا در کشور برای اولین بار رشته آسیب پذیری و مقاوم سازی تاسیس و موضوع مدیریت بحران بصورت یک علم کاربردی معرفی و راه اندازی شد.
در این وادی بر روی مدیریت بحران چند شهر در کشور بصورت پایلوت و چند وزارت خانه از جمله نفت، تامین اجتماعی و وزارت راه و شهرسازی اقداماتی صورت گرفت. برای اولین بار آزمایشگاه دینامیک سازه ها راه اندازی و عملا بصورت جدی و نه نمایشی شروع بکار کرد ! میز لرزان زلزله نصب و شروع به آزمایشات لرزه ای کرد و انبوهی از مسایل دیگر که خیلی از آنها هم به همت عالی و خود جوش و برای جلوگیری از تلفات جانی و اقتصادی کشور بود! کتابهای مدیریت بحران سوانح برای اولین بار تالیف و تدریس شد و کنفرانسهای بین المللی بزرگ که تهران و زلزله را بصورت جدی مرکز توجه قرار داد، شکل گرفت. دانشجویان زیادی در کشور در مهندسی زلزله آموزش داده شد و تحقیقات مناسبی برای آنها تدارک دیده شد.
متاسفانه با تغییر وزرا و مدیریت ها در سطوح کلان و جرء در کشور هر چند سال یکبار، خود پسندی و زیاده خواهی برخی از مدیران (آفتی همیشگی در کشور) موضوع، نه درست دنبال شد و اگر هم شد ! بصورت خاص با افراد کاملا نا آشنا به موضوع که فرصتهایی مالی در این وادی شناسایی کرده بودند در داخل هسته های داخلی که تماما (مستندات همه باید موجود باشند) پروژه ها به بیراهه رفت و یک مدرک و گزارش قابل استفاده تولید نشد ولی با افسوس بودجه ها صرف شد.
آنچه در گذر زمان از جلسات کمیته زلزله بعنوان دبیر آن در سالهای ۷۰ در وزارت کشور در دفتر ستاد حوادث غیر مترقبه آن و بعد ها بخاطر دارم دو چیز حائز اهمیت بود یکی اینکه مشکل اساسی ما در زلزله ندانستن آسیب پذیری های ماست در زلزله و دیگری اینکه در طول دهه ۷۰ می بایستی و البته توانستیم مقداری از این ضعف ها را شناسایی و درباره این آسیب پذیری ها گزارشاتی دقیق به هر حال فردی یا سازمانی تهیه نماییم.
متاسفانه همانطور که عرض کردم امروزه خیلی از عزیزانی که ان شاءالله با نیت خوب در این موضوع مشغول و فعال هستند گویی از کارهای موجود گذشته یا بی خبرند! که از نظر نگارنده هستند و یا هم فکر می کنند موضوع مدیریت زلزله چند سالی است که در کشور کشف شده است و آنها در این موضوعات پیشگامان این امر حیاتی برای کشور هستند؟ ملالی نیست که افراد چه فکر کنند فقط بدانند بودجه هایی قبلا در کشور صرف شده است و مستنداتی تولید شده است و همه موجود است، لذا نباید این ثروت بزرگ را نادیده گرفت و دوباره با هزینه های گزاف آنها را بدون شک با کیفت پایینتر تولید کرد. این جفا به کشور است.
با این مقدمه طولانی به چند بند مهم و اساسی بطور خیلی مختصر برای دستیابی به یک مدیریت معقول برای زلزله تهران می پردازم:
۱- قسمت مدیریت بحران زلزله بسیار وسیع است و سالها یا دهه ها در خصوص کم و کیف آن می شود هر روز جلسات متعدد داشت و چون تابع مستقیم آسیب پذیری های محتمل است لذا هیچ موقع به نتیجه بدون داشتن آسیب پذیری ها نرسید !
۲- مهمترین اصل در فرایند مدیریت بحران زلزله حداقل برای کشور ما، بررسی آسیب پذیری های شهر و المانهای گوناگون در کشور در مقابل زلزله می باشد که باید اولویت یک کشور باشد نه موضوعات دیگر فعلا
۳- آسیب پذیری قسمت شناخت و مدیریت بحران قسمت درمان است، بدون قسمت شناخت هر اقدامی فقط توهمی و عملا کارآیی لازم را نخواهد داشت و فقط به صرف و هدر دادن انرژی و بودجه ها ختم خواهد شد !
۴- هر دو بند شناخت و درمان تابع مستقیم بودجه های تخصیصی است لذا ترجیحا با توجه به محدودیت های مالی کشور، ابتدا برآورد آسیب پذیری شهرها البته هم زمان و موازی با برنامه های “ناقص و موجود” مدیریت بحران در کشور تا شناخت کامل، دنبال و از هدر دادن بودجه ها و زمان حقیقتا جلوگیری شود۵- زمان برای رخداد یک زلزله بزرگ در تهران بر اساس کلیه دانش های روز بشری رو به کاهش و اتمام است، برای تلف کردن زمان در رابطه با زلزله تهران و بحث های متفرقه همانند سالهای گذشته حقیقتا فرصتی نیست باید اقدامات جدی صورت پذیرد، که تقریبا بیشتر اقدامات در حد شروع، بررسی و موجود و یا بصورت فوری قابل دستیابی می باشند !
۶- در نهایت، فقط با شروع درست و تمرکز تمامی برنامه ها و جلوگیری از موازی کاری و اتلاف وقت و انرژی و بودجه ها برای بیهوده کاری ها زیر نظر یک فرماندهی واحد اقدام و جمیع برنامه ها “فقط عملیاتی” شوند.
۷- ادامه اقدامات دهه های اخیر بصورت جزیره ای و هر ارگان برای خود براساس توهمات برخی مدیران نا آشنا و بی تجربه بدون مرور و استفاده از سوابق موجود در زلزله کشور و عدم دقت در انسجام فرماندهی واحد، تهران حال و آینده را به آسیب پذیرترین شهر جهان در زلزله تبدیل نموده و بزرگترین فاجعه انسانی را در تاریخ جهان در صورت رخداد زلزله احتمالی رقم خواهد زد. متاسفانه، با غم فراوان این مطلب را دقیق می دانیم !
والسلام.
* استاد نمونه ایران در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران و بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران زلزله کشور