کشور ما مدت هاست که درگیر خشکسالی و بحران آب شده است و بارش های اخیر نیز نتوانسته است این کمبور را جبران کند.
ایران درحال وارد شدن به دوره خشکسالی جدید است و چندمین سال کمبود منابع آب را تجربه می کند. کمبود بارش ها سبب شده است تا وضعیت سدهای کشور در وضعیت مطلوبی نباشند.
ایران بهدلیل شرایط توپوگرافی و قرار گرفتن روی کمربند خشک جهان، در زمره کشورهای خشک و نیمهخشک قرار گرفته و خشکی جزو خصوصیات ذاتی هیدرولوژیک آن است، بهطوری که متوسط بارندگی آن حدود ۲۴۹میلیمتر و یکسوم مقدار متوسط جهانی است.
عدم توزیع مکانی و زمانی مناسب بارشها سبب شده منابع محدود آب بهطور مساوی در اختیار مناطق گوناگون قرار نگیرد. محدودیتهای طبیعی و اقلیمی از یک سو و افزایش جمعیت و گسترش فعالیتهای صنعتی و کشاورزی جهت تامین امنیت غذایی کشور از سوی دیگر سبب فشار آمدن بر منابع آبشیرین محدود کشور شده است.
در کشورهای مختلف جهان منبع آبشیرین مورد استفاده آبهای تجدیدپذیر قرار گرفته است. در واقع منظور از آبهای تجدیدپذیر، آبهای سطحی و زیرزمینی است که سالیانه در اثر بارشها و روانابها تجدید شده و دوباره به چرخه هیدرولوژی برمیگردند. شاخصهایی بهمنظور بررسی وضعیت منابع آب تجدیدشونده تعریف شده که یکی از رایجترین آنها شاخص «فالکن مارک» بهشمار میرود. بر اساس این شاخص، چنانچه سرانه آب تجدیدپذیر زیر یکهزار و ۷۰۰ مترمکعب در سال باشد با تنش دورهای و زیر یکهزار مترمکعب در سال با کمبود آب مواجه هستند.
این شاخص هماکنون در کشور یکهزار و ۳۰۰ مترمکعب در سال است که بیانگر تنش آبی شدید است.
علاوه بر موارد فوق عوامل متعددی در ایجاد بحران و کمبود آب کشور دخیل است که ازجمله آنها میتوان به یکپارچهنبودن مدیریت منابع آب کشور و عدم توجه به آمایش سرزمین، ناهماهنگی در سیاستگذاریها، ضعف همکاری و هماهنگی بین دستگاهها، راندمان و بهرهوری پایین مصرف آب در بخشهای مختلف مانند کشاورزی بهدلیل کمبود آگاهی کشاورزان در استفاده مناسب آب و سایر نهادههای کشاورزی، برداشتهای بیرویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی و نادیدهگرفتن ارزش اقتصادی آب در بخشهای شرب، صنعت و کشاورزی اشاره کرد که اثرات زیانبار و غیرقابل برگشتی را از لحاظ فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی مانند خالیشدن سفرههای آب زیرزمینی، فرونشست زمین در دشتهای مختلف کشور، چالشهای امنیتی و مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها در پی دارد.
در این شرایط تاکید بر برنامههای تعادلبخشی از جمله احیای آبهای زیرزمینی، حکمرانی مصوب و لزوم پیادهسازی آن براساس اصول توسعه پایدار و مدیریت یکپارچه منابع آب، استفاده بهینه از منابع آب و بازچرخانی آن و تقویت دیپلماسی آب با کشورهای همسایه باید در قالب تنظیم بودجه سالانه در بخشهای آب کشور در جهت تحقق برنامههای انجامشده و با در نظر گرفتن تامین پایدار آب برای مصارف مختلف مطابق با پیشبینی جمعیت کشور تا افق سال ۱۴۰۲ باشد.
از طرفی با توجه به اینکه بیش از ۹۰ درصد از منابع آب سطحی و زیرزمینی در بخش کشاورزی با راندمان پایین مصرف میشود، ترویج و آموزش بهرهبرداران، ایجاد مشوقهایی برای کاهش بهرهبرداری و تغییر سیستمهای سنتی، یکپارچهکردن اراضی کشاورزی، اصلاح الگوی کشت متناسب با پتانسیلهای هر منطقه و ترغیب کشاورزان به کاشت محصولات با نیاز آبی پایین، کاهش صادرات آب مجازی و جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز چاههای آب کشاورزی از مواردی است که جهت صرفهجویی و مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی در شرایط حاضر موثر خواهد بود.