یک کارشناس اقتصادی معتقد است: به نظر من برای ایران ادامه زندگی در تحریم غیرممکن است. نه اینکه نمیشود، ولی دیگر اسم آن زندگی نیست؛ مرگ تدریجی است.
حجت میرزایی با اعلام این مطلب در توضیح شرایط پیش روی شکور تاکید کرد: مثل این میماند که سوال کنید در جزیره بسته که هیچ ارتباطی با دنیا ندارد، میشود زندگی کرد؟ در آنجا روز به روز افراد گرسنهتر، فقیرتر، خشنتر و ناامیدتر میشوند. یعنی میشود زنده ماند، ولی زندگی نمیشود کرد.
همچنان که در ۱۲ سال گذشته، از سال ۹۱ که تحریمها شروع شد، ما هر روز فقیرتر و فقیرتر شدیم و هر روز امیدمان کمتر شده است و چشماندازی برای ما نیست. البته در یک مقطعی مذاکرات انجام شد، برجام شکل گرفت و دستکم ۴ سال فضای نسبتا خوبی شکل گرفت.
نتایج آن را هم دیدیم؛ مثل کاهش تورم تا ۸ درصد و رشد اقتصادی متوسط حدود ۵ درصد، حس امید و شروع مجدد سرمایهگذاریهای خارجی، راه افتادن پروژههای سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخش عمومی و همینطور راه افتادن طرحهای زیرساختی. ما همه اینها را تجربه کردیم، اما با بازگشت مجدد تحریمها، سیل خیلی تندتری از آثار تحریم را تجربه کردیم.
مشاور اقتصادی پزشکیان، کاندیدای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری گفت: واقعیت این است که در ۱۲ سال گذشته درآمد ارزی ما از ۱۲۰ میلیارد دلار به حدود ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. البته در سالهای اخیر تا حدی مجاری صادرات نفت باز شد، آن هم نه بهخاطر اینکه ما خیلی موفق بودیم، بهخاطر اینکه شرایط دنیا بعد از جنگ روسیه و اوکراین، در حوزه تامین انرژی خیلی نگرانکننده بود، یعنی غربیها راهی جز اینکه اجازه دهند ما نفت بیشتری بفروشیم، نداشتند؛ اما به چه قیمتی!؟ خودشان رسما اعلام کردند ۳۰ درصد کمتر از قیمت رقابتی در بازار ایران.
از سوی دیگر، بازگشت آن پول بهطور معمول با هزینه ۳ تا ۵ درصدی همراه بود؛ اما بازگشتی که به طور انحصاری از کشور و توسط شرکتهای خاصی باید انجام شود و یا از طریق تراستیها انجام شود که ریسک خیلی بالایی را ایجاد میکند و بهشدت پرمفسده است.
او افزود: تقریبا تمام چیزهایی که امروز میبینیم، مثل تخریب ناگهانی بورس، از همین شرایط نشات میگیرد. در سه سال اخیر ارزش دلاری بورس از حدود ۴۰۰ به ۱۵۰ میلیارد دلار رسیده و تقریبا یکسوم شده است.
از سوی دیگر، به خاطر اینکه نتوانستیم و یا نخواستیم تحریم را برداریم، ارز به یک قیمت مبنا تبدیل شده و این قیمت مبنا، تورم را تقریبا تا ۲ برابر بالا برده و این مبنا شدن باعث شده که ما با جهشهای ناگهانی ارز مواجه شویم. آن کالاهایی هم که فکر میکردند ربطی به ارز ندارد، مثل مرغ و گوشت و…، جهشهای عجیب ۸ برابری پیدا کردند؛ ۸۰۰ درصد رشد در قیمتها.
میرزایی توضیح داد: از همه بدتر اینکه با این تحریم و این سازوکاری که ناشی از تحریم شکل گرفت، ما با خروج سرمایه بزرگی مواجه شدیم؛ به طوری که تقریبا سالانه ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار خروج سرمایه اتفاق افتاد؛ آن هم به خاطر همین سازوکارهای تراستی و ناامیدیای که وجود داشت و صاحبان سرمایه هیچ چشماندازی نداشتند.
براساس گزارشهای رسمی در سال ۱۴۰۲ در حدود ۲۰ میلیارد دلار ارز از ایران فرار کرده و حدود ۱۷ میلیارد دلار کسری تراز تجاری داشتیم و این رقم نسبت به سال قبل از آن که ۵ میلیارد دلار بود، تقریبا ۳.۵ برابر شده است.
او گفت: از آن طرف، تحریمها در ۱۲ سال گذشته دستکم ۳۰ درصد سفره مردم و قدرت خرید مردم را کوچکتر و طبقه متوسط را با فروپاشی مواجه کرده است.
همچنین گروههایی از خانوارها، به خصوص خانوارهای روستایی و نیز خانوارهایی که در بخش رسمی کار نمیکنند و به عبارتی کارگر یا کارمند رسمی هیچ سازمان دولتی یا شبهدولتی نیستند، سقوط قدرت خرید آنها بسیار بیشتر از بقیه بوده است.
وی ادامه داد: اینکه گفتم ما یک مرگ تدریجی را در سایه تحریمها داریم تجربه میکنیم، یک بخش آن، این است که از تمام مسیرها و کریدورهای تجاری بینالمللی که همه از اطراف کشور ما رد میشود، جدا افتادیم و به چالهای تبدیل شدیم که عضو هیچکدام از این کریدورهای موثر تجاری و مالی دنیا نیست. ما عضو برخی از سازمانهای بینالمللی و توافقنامهها مثل بریکس و شانگهای شدیم که تقریبا همه، نتیجه پیگیریهای دیپلماتیک دولت قبل بوده است.
مثالی میزنم. ما یک توافقنامه تجاری با اوراسیا داریم که تعرفهها را کاهش دادند و تجدیدنظر کردند، اما تجارت ما با اوراسیا به زحمت به ۱.۵ میلیارد دلار میرسد.
او گفت: مساله اصلی این است که گروهی امروز میگویند ما همچنان تحریمها را دور میزنیم و همچنان میخواهیم در اقتصاد تحریمی زندگی کنیم. راهحلهایشان هم این است که ما با افغانستان، ترکمنستان و روسیه تجارت میکنیم، پلتفرم خودرو روسی میآوریم و حرفهای فضایی میزنند.
اصلا صادرات ما در اوج به کل اوراسیا به زحمت به ۱.۵ میلیارد دلار میرسد؛ بعد میگویند ۱۱ میلیارد دلار میخواهیم صیفیجات به ترکمنستان و روسیه صادر کنیم. به تعبیر مرحوم ترکان، این حرفها نشان میدهد که اینها عدد نمی فهمند و نمیدانند ۱۱ میلیارد دلار یعنی چه؟ اصلا کل صادرات کشاورزی ما چقدر است که ما ۱۱ میلیارد دلار صیفیجات، آن هم فقط به بازار خاص داشته باشیم.