سرآمد اخبار
اجتماعیاخبار داغاقتصادسیاستگزارش و گفتگو

فرشاد مومنی: اعلام خطر می کنم / اظهارات پزشکیان به معنای مقدمه چینی برای شوک جدید به قیمت حامل های انرژی است

رئیس جمهور در اظهاراتی گفت «ما می خواهیم یارانه سوخت را به خود مردم بدهیم!» مگر یارانه را تا حالا به خود مردم نمی دادید!؟ آن شیوه که اساسش روی دست کاری قیمت حامل های انرژی بود به سهم خودش این گونه کشور را به ورطه فساد و فقر و فلاکت و عقب ماندگی انداخت.

اکنون که آقای پزشکیان این گونه دوباره صحبت می کند، به معنای مقدمه چینی برای شوک جدید به قیمت حاملهای انرژی است. به شخص آقای رئیس جمهور و کل اعضای هیات وزیران و نمایندگان و به ویژه نهادهای نظارتی سطح بالاتر، از این حرفهای آقای رئیس جمهور اعلام خطر می کنم. گویی آنها که منافع مافیاها را در ایران دنبال می کنند شوک نرخ ارز در سال گذشته را برای به افلاس انداختن کشور، مردم، تولیدکنندگان و دولت را ناکافی دانستند و اکنون می خواهند شوک جدید را تدارک ببینند.

گروه اقتصادی: دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان، ضمن انتقاد شدید نسبت به اظهارات اخیر رئیس جمهور مبنی بر اینکه آقای رئیس جمهور گفته وقتی دلار 100 هزار تومان است، چه معنایی دارد که عده ای برای آن 28 هزار تومان بپردازند!؟، اعضای دولت که از سیاست شوک درمانی دفاع می کنند را به مناظره دعوت کرد و گفت: عزیز من! یادتان رفته که این 100 هزار تومان محصول چه بوده!؟ بیش از 50 درصد جهش در دوره خودتان اتفاق افتاده است حالا در این زمینه مدعی می شوید که دلار 100 تومان شده!؟ بعد به آن استناد هم می کنید!؟
وی افزود: آنچنان حرفهای غیرمتعارفی زده اند که باید به خدا پناه برد! گفته اند که ما 150 میلیارد دلار یارانه برق و گاز و سوخت به مردم می دهیم! بیایید و بگویید تعریفتان از یارانه چیست!؟ شما اصلا 150 میلیارد دلار در سال اصلا داشتید که بخواهید آن را به کسی بدهید!؟ این حرفها از کجا می آیند!؟

مومنی گفت: از حرفهای آقای رئیس جمهور بسیار ترسیدم و باید بتوانیم آنها را متقاعد کنیم که دیگر شوک درمانی نکنند. آقای رئیس جمهور شرافتمندانه به آن تعهداتی که در دوره رقابت انتخاباتی دادند، پایبندی عملی نشان دهند. مگر نگفتید سراغ چیزی که خلاف منابع مردم باشد، زندگی را به آنها تلخ تر کند و رفاهشان را کاهش دهد نمی روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که سراغ شوک درمانی نمی روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که فقر غذایی را ریشه کن کنید!؟ با شوک درمانی می خواهید فقر غذایی را ریشه کن کنید!؟ مگر نگفتید عدالت در سلامت و عدالت آموزشی برقرار می کنید!؟ تمام آن تعهداتی که دادید با حرفهایی که در 21 فروردین 1404 در استان البرز زده شده. از این حرفها نزنید و با این حرفها اقتصاد جامعه را مشوش نکنید. خدا شاهد است که عین این حرفها را احمدی نژاد هم می زد! یادتان رفته!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد تاکید کرد: اگر قرار باشد دوباره ما در سال 1404، از مقامات کلیدی کشور از این گونه حرفها بشنویم، صمیمانه و خاضعانه می گویم بدون تردید چشم انداز اقتصاد ایران در سال 1404 چشم اندازی تاریک خواهد بود. اما نصیحت ما این است که توان تحمل این جامعه، توان تحمل آغاز دهه 1370 نیست. یک مقدار هم جدی تر فکر کنید.

به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی در نشست بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در سال 1404، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد ضمن اشاره به کارکرد مطالعه های آینده شناختی و دستاوردهای آن، خاطرنشان کرد: اگر بر اساس استانداردهای متعارف تحلیل علمی نگاهی به روندهای اقتصادی و اجتماعی ایران بیندازیم و از درون آن به این نتیجه برسیم که در صورت تداوم این روندها، اوضاع و احوال نامطلوب خواهد بود، نه تنها امیدزدایی نمی کند، بلکه امیدافزایی پیدا می کند. چون آنچه که پیش بینی می شود هنوز رخ نداده و اگر ما بتوانیم ظرفیتهای دانایی و اراده کافی تدارک کنیم، می توانیم از وقوع آینده های نامطلوب جلوگیری کنیم.

وی افزود: قاعده اصولی ارزیابی چشم انداز و مطالعات آینده شناختی مبتنی بر مطالعات روندی است. برای اینکه قابلیت ارائه چشم اندازهای قابل دفاع تر و عالمانه تر را ارتقا دهیم، هر میزان که تعداد مطالعات روندی و کیفیت آنها بالاتر رود، بر توان و ظرفیت آینده شناختی جامعه اضافه خواهد کرد. به اعتبار محدودیتها و مجال اندکی که وجود دارد از یک سو و گستردگی و تنوع غیرعادی روندهای نگران کننده در اقتصاد سیاسی ایران، طبیعتا ما ناگزیر هستیم که به مهمترین آن روندها توجه کنیم.

مهمترین روند تجربه شده در 35 سال گذشته، استمرار سلطه نهادهای بهره کش بوده است

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: از دریچه اقتصاد سیاسی توسعه، مهمترین روند تجربه شده در طی بالغ بر 35 ساله دوره پس از جنگ اقتصاد سیاسی ایران، استمرار دائما رو به فزایندگی سلطه نهادهای بهره کش و نهادهای استثماری در ایران بوده استچهره این بهره کشی خطرناک و مناسبات استثماری کلیدی، از زاویه های مختلفی قابل شناسایی است. بحران سرمایه گذاری مولد، نشان دهنده سقوط به غایت نگران کننده انگیزه های تولیدی است. 

در مناسباتی که نهادهای بهره کش سیطره پیدا می کنند، بازدهی و سود ناشی از فعالیتهای غیرمولد و عموما ضدتوسعه ای از بازدهی فعالیتهای مولد به طرز غیرمتعارفی بالاتر است، به همین دلیل در سالهای گذشته پرتکرار با سالهایی روبرو هستیم که کل انگیزشهای سرمایه گذاری مولد، به اندازه ای بوده که حتی قادر به جبران استهلاکها هم نبوده و هر صاحب خردی می تواند بفهمد که تداوم چنین روندی کشور را با چه مخمصه هایی روبرو خواهد کرد.

درکی از چشم اندازهای نگران کننده سقوط و افول انگیزه های سرمایه گذاری وجود دارد

مومنی تاکید کرد: آیا زمان آن فرانرسید که نظام تصمیم گیری اساسی کشور در این زمینه تاملات عمیق تر و جدی تری را در دستور کار قرار دهد!؟ علائم امیدوار کننده ای در این زمینه وجود دارد. وقتی در سطح بالایی، عنوان یک سال انگیزش برای سرمایه گذاری بیشتر اعلام می شود ، نشان می دهد در سطوحی از نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور درکی از چشم اندازهای به غایت نگران کننده سقوط و افول انگیزه های سرمایه گذاری وجود دارد. آنچه که از این توجه بیشتر برای کشور می تواند سرنوشت ساز باشد، این است که اصحاب خرد و دانایی کمک کنند، ریشه یابی عالمانه و صریح و گستاخانه از آن نابخردی ها و فسادها و وابستگی های مشکوک بعضی از جهت گیری سیاستی به منافع خارجی ها شناسایی شود و ما به چنین ارزیابی های آسیب شناختی، به ویژه در شرایط کنونی، نیازمند هستیم.

سیطره غیرمتعارف نهادهای بهره کش بزرگترین خطر دامن گیر اقتصاد

به گزارش جماران، این اقتصاددان، روندهای استثماری و سیطره غیرمتعارف نهادهای بهره کش در اقتصاد سیاسی ایران را بزرگترین خطر دامن گیر اقتصاد ایران و بزرگترین عامل افول انگیزه سرمایه گذاری مولد عنوان کرد و با بیان اینکه سال 89 رابطه مبادله نسبت به وضعیت بسیار بد سال 67، بالغ بر 34 درصد سقوط کرده است، اضافه کرد: ما با یک سقوط دائما وحشتناک تر در رفاه خانوارها، سقوط بسیار وحشتناک در رابطه مبادله در طی 35 سال گذشته مواجه بوده ایم. ضمن اینکه از آغاز دهه 90 تا پایان این دهه، دوباره رابطه مبادله ایران، سقوط 30 درصدی نسبت به 1389 را به نمایش می گذارد و این یعنی میان تهی شدن بنیه تولید ملی در ایران! در این چارچوب، نظام لی به موازات سقوط رابطه مبادله از یک سو، فرصتهای شغلی موجود در کشور را به بیگانگان تقدیم می کند و از سوی دیگر ظرفیتهای مصرفی کشور هم به جای اینکه از طریق تولید ملی پاسخ پیدا کند، دائما اتکای بیشتری به خارج پیدا می کند و از همین رو است که معتقدم این رویه ای مشکوک است.

مهلکترین ضربه ها را به جنبش ملی نفت را آنها که شعار تند ضدامپریالیستی می زدند وارد کردند

وی با بیان اینکه هر قدر که شعارهای ضدامیریالیستی و ضداستکباری بیشتر داده شده، عملکرد ما بیشتر معطوف به پاس گل دادن به آنها بوده، گفت: مهلکترین ضربه ها را به جنبش ملی نفت، توده نفتی ها وارد کردند، آنها که شعارهای بسیار تند ضدامپریالیستی می دادند و دائما و روزمره برای دولت ملی مصدق بحران آفرینی می کردند و بعدا وقتی اسناد منتشر شد، معلوم شد آنها که در حیطه سیاست و اقتصاد شعارهای رادیکال می دادند کسانی بودند که اتکایی به منابع توزیعی سفارت انگلیس داشتند. اگر ما نظام نظارتی کارآمد داشتیم، باید درک روزآمد شده ای از توده نفتی ها ارائه شود، آنها که شعارهای رادیکال می دهند و سفارتخانه ها را می گیرند و کارهای غیرعادی می کنند و تمام اینها دائما هزینه های مبادله را در اقتصاد سیاسی ملی و بین المللی ایران، افزایش می دهد. آنها که این شعارهای رادیکال مشکوک را می دهند و به شکلهای مختلف به صورت مردم چنگ می اندازند و به خواسته ها و تمایلات مردم و ترجیحاتشان بی احترامی و توهین می کنند و در این زمینه تنش آفرینی می کنند، اما از طریق شعارهای رادیکال، برای منافع خارجی ها بسترسازی می کنند. در ظاهر شعارهای تند می دهند، اما کارکردش کارکردی مشکوک، پرفساد و پرلطمه برای اقتصاد سیاسی ایران است.

اگر نهادهای نظارتی با کیفیت داشتیم، این علائم نیازمند اعلام وضعیت فوق العاده بود

استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی، یادآورشد: مطالعه روندی نشان می دهد از دوره ای که برنامه تعدیل ساختاری در ایران با اسامی بازارگرایی، خصوصی سازی، آزادسازی و حذف سوبسیدها و تعدیل نیروی انسانی به اجرا درآمده، وضعیت خانوارهای ایران، مستمرا رو به فقر و فلاکت بیشتر گذاشته است. هر میزان به سالهای اخیر نزدیک تر می شویم، شدت آسیب پذیری خانوارها از این نظر رو به افزایش است. برای اولین بار در تاریخ اقتصادی صدسال گذشته ایران، فاصله زمانی مورد نیاز برای دو برابر شدن اندازه جمعیت فقیر ایران، در نیمه دوم دهه 1390 به سه سال رسید! اگر نهادهای نظارتی با کیفیت می داشتیم، این علائم نیازمند اعلام وضعیت فوق العاده بوده، اما هیچ واکنشی نشان داده نشده است.

در چهار سال گذشته، هم اندازه جمعیت فقیر در ایران همنان رو به افزایش دارد

مومنی با بیان اینکه تمام مطالعات رسمی منتشر شده حکایت از این دارد که در چهار سال گذشته، هم اندازه جمعیت فقیر در ایران همچمنان رو به افزایش دارد و هم شکنندگی های ما از این زاویه رو به افزایش است، ادامه داد: کمتر مساله ای اکنون به اندازه فراگیری و به معنای دقیق کلمه، ملی بودن روند فراگیر شدن فقر عمومی موضوعیت دارد. اما بحث بر سر این است که نظام تصمیم گیریهای اساسی ما، نه تنها از خود نمی پرسد که چه سیاستهایی ما را به این روز انداخته، بلکه یا خود را به ندانستن می زند و یا به دلیل نداشتن بنیه یادگیری بایسته، تمام آن کارهایی که به این فاجعه منجر شده را دوباره یکی یکی در دستور کار قرار می دهد.

از نظر درجه افلاس، دولت، روند قهقرایی وحشتناکی را تجربه می کند

این استاد دانشگاه اضافه کرد: مشابه این مساله درباره بنگاه های تولیدی هم موضوعیت دارد، اینکه رابطه مبادله در ایران به این شکل پی در پی در حال سقوط است، به دلیل این است که شوک درمانی ها و رانت گستریهای ناشی از سیاستهای تورم زا، کمر تولیدکنندگان ایران را شکسته و انگیزه سرمایه گذاری تولیدی را به طرز غیرمتعارفی از بین برده است. اما مساله اساسی این است که فاجعه آمیزترین و مخرب ترین پیامد سیطره نهادهای استثماری و بهره کش در اقتصاد سیاسی ایران، بلایی است که بر سر بنیه مالی حکومت آورده است. از نظر درجه افلاس، دولت در ایران، روند قهقرایی وحشتناکی را تجربه می کند و نمی توان درک کرد که اگر نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور و به ویژه نهادهای نظارتی دل در گرو این سرزمین و آینده آن دارند، چگونه از خود نمی پرسند که در حالی که منابع ارزی کشور در دوره پس از جنگ، تقریبا چهار برابر کل منابع ارزی کشور از آغاز نفتی شدن تا امروز بوده و بی سابقه ترین جهشها در قیمت نفت هم در همین دوره اتفاق افتاده، چرا باید دولت تا این درجه در اسارت افلاس مالی قرار گرفته باشد؟ چرا نهادهای نظارتی ما از خودشان نمی پرسند که این نهادهای بهره کش چگونه از طریق افلاس مالی دولت امنیت ملی ما را به مخاطره می اندازند!؟

فاجعه آمیزترین وضعیت شاخص های توسعه انسانی در مناطق مرزی کشور است

وی خاطرنشان کرد: در تمام مطالعه هایی که از 1373 تا امروز در درون دستگاه حکومت منتشر شده، می بینید که فاجعه آمیزترین وضعیت شاخصهای توسعه انسانی در مناطق مرزی کشور است. آیا درک این مساله این میزان پیچیده است که از خود نمی پرسید که وقتی دولت تا این اندازه دچار افلاس مالی می شود و از مسئولیتهای حاکمیتی خود طفره می رود، در واقع چسب پیوند میان مرکز و مناطق مرزی، مرتبا ضعیف تر و نحیف تر می شود!؟ چگونه می شود ما حمل بر صحت کنیم و بگوییم این مسائلی که تا این میزان بدیهی و در گزارشهای رسمی اعلام شده پرتکرار است، تا این میزان نادیده گرفته می شود!؟ عریان ترین و مشمئزکننده ترین و شرم آورترین جلوه های فقر در ایران، در مناطق مرزی مشاهده می شود.

در کادر برنامه تعدیل ساختاری آینده ایران را فروختند

مومنی تاکید کرد: این افلاس مالی در شرایطی گریبان کشور را گرفته که در عین حال که تقریبا چهار، پنجم کل درآمدهای ارزی کشور مربوط به دوره ای است که برنامه منحوس تعدیل ساختاری در ایران اجرا می شده و با اینکه بالاترین قیمتهای نفت در تاریخ اقتصادی ایران در این دوره تجربه شده، اینها علاوه بر نابود کردن آن منابع مالی، بالغ بر 250 میلیارد دلار دارایی های بین نسلی کشور را تحت عنوان خصوصی سازی فروخته و صرف امور جاری شان کرده اند! اندازه بدهی های ارزی و ریالی که دولت ایجاد کرده، غیرقابل تصور است. بدهی ارزی و ریالی، یعنی آینده فروشی. اینها در کادر برنامه تعدیل ساختاری آینده ایران را فروختند تا بتوانند برای گذراندن امور جاری شان پول به دست آوردند. اگر تک تک اینها را با یکدیگر بررسی کنیم، متوجه می شویم که چه شد که یکباره به فکر مولدسازی افتادند.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه با نهایت اخلاص و ادب به همه کسانی که برای این کشور دل می سوازنند و به ویژه به نهادهای نظارتی، چند نشانه را ذکر می کنم و می گویم درباره آن فکر کنیم، توضیح داد: در دهه 1390، حتی در گزارشهای رسمی، اسم این دهه را دهه از دست رفته گذاشته اند، به این دلیل که در این 10 ساله بالغ بر 700 میلیارد دلار منابع ارزی و هزاران هزاران میلیارد تومان منابع ریالی هزینه کردیم، اما اندازه تولید ناخالص ملی ما تکان نخورده است! باید در نظر داشت که تغییر نزدیک به صفر تولید ناخالص ملی، شرافتمندانه ترین و قابل دفاع ترین دستاورد آن دهه بوده، در آن 10 سال اتفاقات بسیار خطرناک تر و مشمئزکننده تر هم پیش آمده که یکی از آنها دو برابر شدن اندازه جمعیت فقیر کشور در طول سه سال بوده است.

به گزارش جماران، مومنی پرسید: در این دهه سفره مردم تقریبا نصف شده و با سقوط سرمایه گذاری هم روبرو بودیم و دولت هم مفلس تر شده است. پرسش این است که اگر دولت، مردم و بنگاه ها افت پیدا کرده و مفلوک تر و مفلس تر شده اند، بقیه این تولید ناخالص ملی کجا رفته است!؟ این پرسش راهبردی اقتصاد سیاسی است که هر میزان درباره آن بیشتر بحث کنیم، خصلت بهره کشی نهادها و استثماری بودن آنها بیشتر روشن می شود. این مساله با خارج پیوند دارد.

وی افزود: درآمد ارزی حقیقی کشور به گواه گزارشهای رسمی موجود، در دهه 1390، تقریبا برابر دهه 1380 بوده است. این در حالی است که قیمت ارز در دهه 1380 به لحاظ اسمی، تقریبا ثابت است و در دهه 1390 قیمت ارز 20 برابر شده است. اینها پدیده های بسیار شگفتی است که از دریچه اقتصاد سیاسی نیازمند توضیحات عالمانه صریح و بی پرده است. اجمالا باید گفت ما از دریچه آگاهی نسبت به سیطره نهادهای بهره کش به خوبی می توانیم بفهمیم که برنامه تعدیل ساختاری با ایران چه می کند و در میان عناصر و اجزای برنامه تعدیل ساختاری، هیچ سیاستی به اندازه شوک درمانی معطوف به نرخ ارز ، بهره ، بنزین و سایر حاملهای انرژی، برای کشور فاجعه آفرینی نکرده است. پرسش بسیار حیاتی این است که چرا سیاستمداران گرامی ایران که از نظر شعارهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و بین المللی، صد گونه با هم تفاوت دارند در حیطه اقتصاد چرا کشور را در اسارت شوک درمانی نگه داشتند تا از یک طرف مردم، بنگاه های تولیدی و حکومت ضعیف تر و نحیف تر و ناتوان تر شوند و مفت خوارها و رباخوارها و سوداگران و دلالها در پیوند با خارجی ها به این مناسبات بهره کشی در ایران ادامه دهند.

هر چه که فاجعه سازی اش بیشتر باشد، مافیاها بیشتر روی آن تبلیغات و پافشاری می کنند/ تمام ادعاهای مافیای واردات خودرو درباره ضرورت واردات دروغ بود

این اقتصاددان با تاکید بر ضرورت ایجاد گفت و گوهای روشنگر ملی با هدف درک پیچیدگی های این مساله، گفت: در کشور ما هر چه که فاجعه سازی اش بیشتر باشد، مافیاها بیشتر روی آن تبلیغات و پافشاری می کنند و با رایج کردن دروغ، آدرسهای غلط می دهند و نظام تصمیم گیریهای کشور را گیج می کنند. با هزینه کرد بزرگ مافیای واردات خودرو، بساطی برپا کرده بودند که در ایران حتی مقامات نظامی و انتظامی هم می گفتند در خودروسازی تان را ببندید و سراغ واردات خودرو بروید و با ظاهری انسان دوستانه، نگرانی برای جان انسانها در تصادفات را به عنوان دلیل ذکر می کردند. اکنون که به همت وزارت بهداشت و جمع دیگری «کمپین نه به تصادف» راه افتاد، 30 گزارش رسمی منتشر کردند که ویژگی مشترک همه آنها این است که 90 درصد تصادفات در ایران، ریشه در عامل انسانی دارد و کیفیت خودرو، کمترین نقشها را در تصادفات داشته است اما آن مافیا برای اینکه دولت پزشکیان را منفعل کند که نگوید برای واردات دارو و تجهیزات دارویی و مواد غذایی و کالاهای اساسی کمبود ارز دارم، این ادعا ها را مطرح کرد و بعد با گشاده دستی و سرعت شگفت انگیز و مشکوک، برای اختصاص دلارهای سنگین به واردات خودرو اختصاصهایی دادند و اکنون روشن شده که تمام آن توجیهات دروغ بوده است. اما چرت مقامات گرامی ما کی پاره می شود را خدا می داند! این ندانستن ها، اگر برای مملکت ما آب نمی شود، برای عده ای نان می شود و آنها در ظاهر زورشان بسیار بیشتر از زور علم و تجربه است.

240 میلیارد دلار ارز با عنوان کنترل نرخ ارز، به بازار سیاه تزریق شد

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به گزارش مرکز پژوهش های مجلس در اول آبان 1403 مبنی بر اینکه در دهه 1380 بهای مداخلات ارزی بانک مرکزی در بازار سیاه ارز، بیش از 240 میلیارد دلار بوده، به اظهارات رئیس بانک مرکزی درباره اینکه هم از نظر عرضه ارز و هم از نظر تقاضای آن، دست بالا را در بازار سیاه ارز قاچاقچیان دارند، اشاره کرد و ادامه داد: 240 میلیارد دلار ارز کشور به جای اینکه در خدمت توسعه قرار گیرد و در زیرساختها سرمایه گذاری شود، تحت عنوان کنترل نرخ ارز، به این بازار تزریق شده و از گردونه تخصیص به مصالح توسعه ای کشور خارج شده! اکنون مافیاها می گویند دیدید در دهه 1380 با یکسان سازی نرخ ارز موفقیتهایی داشتیم!؟ در حالی که مرکز پژوهشهای مجلس می گوید بهای آن برای کشور 240 میلیارد دلار بوده است. اتفاقا ثبات صوری نرخ ارز، بسیار مشکوک است چرا که ما در دهه 1380، بالاترین سطح مثبت بودن تراز تجاری مان را داشتیم و در شرایطی که کشور 10 سال تراز تجاری مثبت دارد، یعنی ارزش خارجی پول ملی باید سقوط می کرد و اینها با بازکردن تقاضاهای مشکوک و ضدتوسعه ای برای ارز با عنوان تسهیل واردات، کاری کردند که این اتفاق نیفتد. یعنی با آن وضعیت درآمد ارزی، باید با سقوط قیمت ارز روبرو می شدیم. جلوی سقوط از طریق خلق واردات مشکوک و ضدتوسعه ای و عمدتا مصرفی مسدود شده و آن را به عنوان نشانه موفقیت جا می زنند.

باید فکری به حال نهادهای بهره کش و استثماری کنیم

مومنی با بیان اینکه برای حرکت به سمت اصلاح و بهبود، باید فکری به حال این نهادهای بهره کش و استثماری کنیم، گفت: این بلاها را بر سر زندگی مردم، توان تولیدی و مالیه کشور آورده اند و بعد ویژگی مشترک همه عزیزان این بوده که شعار عدالت هم می دادند! این چه عدالتی است که اساس آن بر مناسبات بهره کشانه و استثماری قرار دارد!؟ چرا به خودشان نمی آیند!؟ گاه دچار تحیر می شوم که باید با چه منطقی با این عزیزان صحبت کرد که قباحت و ظالمانه بودن این مناسبات آشکار شود!؟

اظهارات پزشکیان به معنای مقدمه چینی برای شوک جدید به قیمت حاملهای انرژی است

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با انتقاد شدید نسبت به اظهارات رئیس جمهور در استان البرز مبنی بر اینکه ما می خواهیم یارانه سوخت را به خود مردم بدهیم، گفت: مگر یارانه را تا حالا به خود مردم نمی دادید!؟ آن شیوه که اساسش روی دست کاری قیمت حاملهای انرژی بود به سهم خودش این گونه کشور را به ورطه فساد و فقر و فلاکت و عقب ماندگی انداخت. اکنون که آقای پزشکیان این گونه دوباره صحبت می کند، به معنای مقدمه چینی برای شوک جدید به قیمت حاملهای انرژی است. خدا می داند که کدام را می خواهند اعلام کنند! البته این هم شیوه جدیدی از اداره کشور است که ما یک باره با قبض های برق شگفت زده می شویم.

نسبت به حرفهای آقای رئیس جمهور درباره شوک به قیمت برق اعلام خطر می کنم /آقای پزشکیان یک بار دیگر خطبه معروف امام علی (ع) به مالک اشتر را بخوانید!

مومنی ادامه داد: آقای پزشکیان یک بار دیگر خطبه معروف امام علی (ع) به مالک اشتر را بخوانید! آیا علی ابن ابی طالب می گوید با شهروندانت این گونه رفتار کن!؟ به شخص آقای رئیس جمهور و کل اعضای هیات وزیران و نمایندگان و به ویژه نهادهای نظارتی سطح بالاتر، از این حرفهای آقای رئیس جمهور اعلام خطر می کنم. گویی آنها که منافع مافیاها را در ایران دنبال می کنند شوک نرخ ارز در سال گذشته را برای به افلاس انداختن کشور، مردم، تولیدکنندگان و دولت را ناکافی دانستند و اکنون می خواهند شوک جدید را تدارک ببینند. این خطر بسیار بزرگی است. یک شیوه برخورد این است که اگر جراتش را دارید این کار را بکنید. اما شیوه دیگرش این است که بگوییم آقا جان! ما می خواهیم کشورمان رشد کند. امسال را سال سرمایه گذاری اعلام کردند، مهم ترین پیش نیاز سرمایه گذاری ثبات و امنیت است، شما چرا همه چیز را دوباره متزلزل می کنید. آقای رئیس جمهور استدلالهایی کرده و حرفهایی زده که من به ایشان خرده نمی گیرم؛ چرا که خودش بارها گفته که من هیچ صلاحیت تخصصی در این زمینه ندارم اما باید پرسید اطراف ایشان چه کسانی هستند که چنین اطلاعاتی در اختیارش می گذارند!؟ ایشان را فرامی خوانم که درباره اطرافیانش بازنگری کند.

آیا کالای اساسی رانت است!؟

 آقای پزشکیان!از افرادی که به شما شوک درمانی پیشنهاد می کنند به خدا پناه ببر

اگر شجاعت دفاع از شوک درمانی را دارید، شما را به مناظره دعوت می کنم

ما را با آنها که از این حرفها می زنند، رو در رو کنید

وی افزود: رئیس جمهور دریافت کنندگان ارز 28500 تومانی را رانت بگیر عنوان کرده! چه می شود به این حرفها گفت!؟ درکتان را از مفهوم یارانه بگویید تا ما بدانیم درکتان در این باره چیست!؟ درکتان را از رانت توضیح دهید تا بدانیم چرا از این حرفها می زنید!؟ مگر نمی گویید دلار 28500 تومانی را به کالاهای اساسی تخصیص می دهید، آیا کالای اساسی رانت است!؟ هنوز که این رانتها را می دهید، به گواه گزارشهایی که در زیرمجموعه خودتان منتشر شده ، 60 درصد مردم ایران قادر نیستند به اندازه مورد نیاز کالری دریافت کنند. این حرفها چیست!؟ از آقای پزشکیان خواهش می کنم از این افرادی که چنین چیزهایی به او می گویند به خدا پناه ببرد. اگر شجاعت این را دارد که از اظهاراتش در سفر البرز دفاع کند، ایشان را به مناظره دعوت می کنم، اما اگر مانند دوره انتخاباتش می گوید اینها در صلاحیت تخصصی من نیست ما را با آنها که از این حرفها می زنند، رو در رو کند.

اصلا 150 میلیارد دلار در سال داشتید که بخواهید آن را به کسی بدهید!؟

استاد گروه برنامه ریزی و مطالعات توسعه دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: آقای رئیس جمهور گفته وقتی دلار 100 هزار تومان است، چه معنایی دارد که عده ای برای آن 28 هزار تومان بپردازند!؟ عزیز من! یادتان رفته که این 100 هزار تومان محصول چه بوده!؟ بیش از 50 درصد جهش در دوره خودت اتفاق افتاده است حالا در این زمینه مدعی می شوید که دلار 100 تومان شده! بعد به آن استناد می کنید!؟ یعنی این محصول جوشش های طبیعی سیستم اقتصادی بوده!؟ معیشت مردم با این دلار منطق دارد!؟ سرمایه گذاری تولیدی در این کشور با این دلار منطق دارد که شما به آن استناد می کنید!؟ عبرت گیری از دولت آقای رئیسی و روحانی و احمدی نژاد پیشکش، از آنچه که در دولت خودتان تجربه کردید یاد بگیرید! آنچنان حرفهای غیرمتعارفی زده اند که باید به خدا پناه برد! گفته اند که ما 150 میلیارد دلار یارانه برق و گاز و سوخت به مردم می دهیم! بیایید و بگویید تعریفتان از یارانه چیست!؟ شما اصلا 150 میلیارد دلار در سال اصلا داشتید که بخواهید آن را به کسی بدهید!؟ این حرفها از کجا می آیند!؟ هر چند که تجربه 35 سال گذشته روشن می کند که این حرفها از کجا می آیند، اما ناصحانه و خاضعانه به ایشان می گویم عزیز من سوراخ دعا را اشتباه گرفته اید و از درون این رویکرد، تنها چاق شدن مافیاها، رانت خوارها و رباخوارها بیرون می آید و آبی برای این کشور گرم نخواهد شد.

هر بار که به قیمتهای کلیدی شوک وارد می کنید، در کشور فاجعه سرمایه گذاری ایجاد می کنید

مومنی با بیان اینکه مرکز پژوهشهای مجلس در اسفند 1402 در گزارشی با عنوان پایش امنیت سرمایه گذاری در سال 1401، عنوان کرد امنیت سرمایه گذاری در سال 1401 نسبت به سال 1400 به مقدار قابل توجهی نامناسب تر شده ، گفت: هر بار که شما به قیمتهای کلیدی شوک وارد می کنید، در کشور فاجعه سرمایه گذاری ایجاد می کنید. مرکز پژوهشهای مجلس سال 1401، عملکرد نامناسب دولت، تعریف و تضمین حقوق مالکیت و بحران در ثبات اقتصاد کلان را در انگیزه های سرمایه گذاری موثر دانسته است. سال 401 سال شوک نرخ ارز بوده است. به آقای پزشکیان که دلار 100 هزار تومانی را اصیل تلقی می کند می گویم رابطه شوک درمانی درباره هر قیمت کلیدی دیگری را با ثبات اقتصاد کلان و امنیت حقوق مالکیت توضیح دهید. بسیار لطیف اسم فساد را عملکرد نامناسب دولت عنوان می کنند، یعنی فساد بیداد می کند و با ناکارآمدی پیوند خورده است.

یک عیدی به رئیس جمهور …

همه صحبتهایی که آقای پزشکیان درباره شوک درمانی زده، از زبان رئیسی هم می شنیدیم

اگر می گویند می خواهیم با شوک درمانی، کار دولت را راه بیندازیم، به شما دروغ می گویند

این اقتصاددان با بیان اینکه باید بستری فراهم شود که این ادعاها در کادر گفت و گوی ملی مورد بررسی قرار گیرد، اظهارداشت: عیدی من به آقای پزشکیان این است که جلسه ای برگزار کند و همه آنها که از این حرفها می زند را دعوت کند و من در آن جلسه حضور یابم، بعد با هم گزارش مرکز پژوهش های مجلس که در بهمن 1401، زمان دوره رئیسی و بعد از روشن شدن آن شوک نرخ ارز منتشر شده را بررسی کنیم. در زمان رئیسی می گفتند که ما این کار را می کنیم که رانتها از بین برود و همه صحبتهایی که آقای پزشکیان در این باره زده، آن روزها هم از زبان مرحوم رئیسی و همکارانش می شنیدیم. در صفحه 30 نخستین گزارش مرکز پژوهش ها درباره بررسی لایحه بودجه 1402 کل کشور آمده که در خصوص حذف ارز ترجیحی در سال 1401، تقریبا تمامی عواید ناشی از افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی تبدیل به یارانه نقدی گردید. 

یعنی آنچنان ترس و تزلزلی در حکومت ایجاد شد که برای اینکه انگیزه ها و پتانسیلهای واکنش مردم را کاهش دهند، کل اضافه دریافتی را به اسم یارانه هایی که قانونی هم نبود، با عجله برگرداند. معنای آن این است که اگر می گویند می خواهیم با این کار، کار دولت را راه بیندازیم، یعنی به شما دروغ می گویند. از آنجا که شوک قیمتی نیروی محرکه تورم است و تورم هم رانت ایجاد می کند، این توصیه ها، برای آنها است که از گسترش و تعمیق مناسبات رانتی و ذلیل تر شدن تولید و انگیزه های سرمایه گذاری تولیدی سود می برند، این گزارش می گوید دولت از این کار نفع نمی برد.

اگر قرار بر شوک درمانی باشد، چشم انداز اقتصاد 1404 تاریک خواهد بود

به گزارش جماران، مومنی افزود: اگر قرار باشد دوباره ما در سال 1404، از مقامات کلیدی کشور از این گونه حرفها بشنویم، صمیمانه و خاضعانه می گویم بدون تردید چشم انداز اقتصاد ایران در سال 1404 چشم اندازی تاریک خواهد بود. اما نصیحت ما این است که توان تحمل این جامعه، توان تحمل آغاز دهه 1370 نیست. یک مقدار هم جدی تر فکر کنید.

این گونه می خواهید سال سرمایه گذاری برپا کنید!؟

وی با بیان اینکه آنچه که در گزارش بهمن 1401 آمده، بسیار شفاف تر، در صفحات 34 تا 74 گزارش اقتصادی سال 1373 توسط سازمان برنامه قبلا مورد تاکید قرار گرفته بود، یادآورشد: در آن گزارش گفته شده که هزینه های مصرفی دولت 3.5 برابر و هزینه های سرمایه ای دولت از این هم بیشتر افزایش یافته و توان سرمایه گذاری دولت در اثر شوک درمانی، بیش از 3.5 برابر آنچه که عاید دولت می شود از بین می رود. این گونه می خواهید سال سرمایه گذاری برپا کنید!؟

عزل وزیر کمتر از یک سال نشانه کاهش تاب و تحمل جامعه است

مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که سراغ شوک درمانی نمی روید!؟

خدا شاهد است که عین این حرفها را احمدی نژاد هم می زد!

مومنی عزل وزیر در فاصله کمتر از یک سال را بی سابقه و نشانه کاهش یافتن تاب تحمل جامعه دانست و گفت: آقای رئیس جمهور شرافتمندانه به آن تعهداتی که در دوره رقابت انتخاباتی دادند، پایبندی عملی نشان دهند. مگر نگفتید سراغ چیزی که خلاف منابع مردم باشد، زندگی را به آنها تلخ تر کند و رفاهشان را کاهش دهد نمی روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که سراغ شوک درمانی نمی روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که فقر غذایی را ریشه کن کنید!؟ با شوک درمانی می خواهید فقر غذایی را ریشه کن کنید!؟ مگر نگفتید عدالت در سلامت و عدالت آموزشی برقرار می کنید!؟ تمام آن تعهداتی که دادید با حرفهایی که در 21 فروردین 1404 در استان البرز زده شده. از این حرفها نزنید و با این حرفها اقتصاد جامعه را مشوش نکنید. خدا شاهد است که عین این حرفها را احمدی نژاد هم می زد! یادتان رفته! گفت ما می خواهیم یارانه ها را هدفمند کنیم، بعد از اینکه بررسی کردند دیدند آنچه که به آن یارانه غیرهدفمند می گفتند با ضریب اصابت 90درصدی عمل می کرده! شما یک زمینه را در کشور مثال بزنید که ضریب اصابت 90درصدی داشته باشد.

اینکه به شما گفته اند 150 میلیارد دلار یارانه سوخت و برق و گاز می دهیم، دروغ است

هفت دروغ بزرگ ذیل مفهوم یارانه پنهان، توسط طرفداران شوک درمانی در سر این سیاستگذاران گرامی فرورفته

این اقتصاددان ابراز عقیده کرد: آقای پزشکیان اینکه به شما گفته اند ما 150 میلیارد دلار یارانه سوخت و برق و گاز می دهیم، دروغ است. اینها در بهترین حالت، اگر حمل بر صحت کنیم درباره مفهوم یارانه پنهان با شما حرف می زنند. اعلام مناظره با ایشان می کنم که نشان دهم هفت دروغ بزرگ ذیل مفهوم یارانه پنهان، توسط طرفداران شوک درمانی در سر این سیاستگذاران گرامی ما فرورفته که تماما دروغ است. مستند به گزارشهای رسمی می توان اینها را ثابت کرد. چگونه می خواهید جواب خدا را بدهید که تلاطم زندگی 85 میلیون نفر بیندازید و چشم انداز اقتصاد کلان را برای تولید کننده ها بی ثبات تر و سقوط در توان مالی دولت را هم تشدید کنید!

از حرف های آقای رئیس جمهور بسیار ترسیدم

مومنی با بیان اینکه از حرفهای آقای رئیس جمهور بسیار ترسیدم و باید بتوانیم آنها را متقاعد کنیم که دیگر شوک درمانی نکنند، تاکید کرد: باید یک گفت و گوی ملی برپا کنید که طرفداران این سیاست، یعنی وارد کردن شوکهای قیمتی رابطه حکومت را با مردم و مردم را با حکومت بهتر می کند یا بدتر. قبل از اینکه از این حرفها بزنید، یک گزارش کارشناسی تهیه کنید و بگویید چرا فکر می کنید با انجام این کار رابطه با مردم بهتر می شود، اوضاع و احوال تولیدکننده ها بهتر می شود یا بدتر!؟ وضعیت فساد و نابرابریهای ناموجه ، کیفیت محیط زیست، رفاه مردم، میزان اعتماد عمومی، میزان انگیزه مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان بهتر می شود یا بدتر می شود!؟

امیدوارم اخبار خوشی درباره اینکه نظام تصمیم گیری های اساسی کشور بر سر عقل آمده بشنویم

به گزارش جماران، وی در پایان گفت: امیدوارم اخبار خوشی بشنویم درباره اینکه نظام تصمیم گیری های اساسی کشور بر سر عقل آمده و از این کارهای ناشایست منصرف شده است. وقتی این اوضاع را می بینم، می گویم چقدر به مهندس موسوی و دولتش عنایت داشتی که بزرگترین سرمایه گذاری های زیربنایی را در این کشور در شرایط جنگی کرد. در تمام سالهای جنگ، دغدغه آن دولت سرمایه گذاریهایی بود که عزت و آینده ایرانی ها را تضمین می کرد. از خدا می خواهم گوش مقامات کلیدی کشور را در برابر وسوسه های مافیاها کر کند و نشوند.

چطور می شود که شما ناله های فقرا و ضجه های تولید کننده ها را نمی توانید بشنوید. با وجود الزام قانونی، رویتان نمی شود که گزارش رسمی اوضاع بدهی دولت را منتشر کنید، اما حرفهایی که منافع مافیاها را در بر دارد، این میزان راحت و خوب شنیده می شود.

اخبار مرتبط

شوک درمانی منافع مفت‌خورها را تضمین می کند /در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان 32 برابر شد

میلاد جانه

سند «تنظیم‌گری در حوزه رمزپول‌ها» به تصویب بانک مرکزی رسید

میلاد جانه

سبز پوشی شاخص کل بورس تداوم یافت

میلاد جانه

رئیس‌ سازمان امور مالیاتی کشور: مالیات ۵۰ درصد اصناف صفر شد

میلاد جانه

پذیرش چک‌های قدیمی فقط در بانک صادر کننده از نیمه مهر ماه

میلاد جانه

دومین نامه سرگشاده مومنی و راغفر به پزشکیان: به نام مشارکت مردم، ذینفع‌ها را فراخواندند/ نحوه انتخاب وزرا، نسبتی با وعده‌های انتخاباتی شما ندارد/ مناسبات رانتی را متوقف کنید

میلاد جانه

دیدگاهتان را بنویسید