«حسابرسی نهایی» فعلاً پایان این مجموعه است. اما آینده برای این فرنچایز و فیلمهای اکشن پرهزینه چه خواهد بود؟
پس از نزدیک به ۳۰ سال، سه مرگ روی پرده و دستکم دوازده بدلکاری دیوانهوار، «اتان هانت» و فرنچایز ماموریت غیرممکن با «حسابرسی نهایی» به نوعی نقطهی پایان رسیدهاند. اکنون پرسشی که در هوا معلق مانده، این است: «گام بعدی چیست؟» —سؤالی که سالهاست بر سر این مجموعه سایه افکنده و در چند شکل مختلف مطرح شده.
تام کروز، خود این مجموعه است؛ و در طول این سالها، بارها تعهدش به این فیلمها را تکرار کرده، تا روزی که قلبش از تپش بایستد. طرفداران قدیمی میدانند که بخشی از این تعهد، پاسخی مستقیم به کمپانی پارامونت بوده است: پس از آنکه «جرمی رنر» با نقش «ویلیام برنت» در پروتکل شبح وارد مجموعه شد، شایعاتی پیچید که او قرار است جای کروز را بگیرد—اگر نه به میل خود کروز، لااقل با اصرار استودیو. این اتفاق هرگز نیفتاد، اما از همان فیلم به بعد، همواره یک بازیگر مطرح بهعنوان مکمل نقش اصلی وارد مجموعه شده: «ربهکا فرگوسن» با نقش «ایلسا فاوست» در ملت سرکش، «هیلی اتول» با نقش «گریس» در حسابرسی مرگبار، و «هنری کویل» با نقش «آگوست واکر» در فالآوت.
هر چهار بازیگر—حتی کویل، تا پیش از آشکار شدن نقش منفیاش—به نظر میرسد که بخشی از تلاش فیلمها برای آمادهسازی مخاطبان برای پذیرش چهرهای جدید بهجای کروز بودهاند. همهشان بهگونهای طراحی شدهاند که آینه یا مکملی برای شخصیت اتان باشند و هریک حداقل یک صحنهی اکشن یا بدلکاری خاص داشتهاند تا خود را بهعنوان جانشینی احتمالی مطرح کنند. حتی اگر این قصد صریح نویسندگان نبوده باشد، بهنظر میرسد احتمال ورود یک قهرمان تازه افزایش یافته است—حتی اگر ترکیبی باشد: مثلاً بازیگر جدید مأموریتها و درگیریها را انجام دهد و اتان، همچنان بدلکاریهای مرگبار را اجرا کند؛ کاری که در حسابرسی نهایی هم شاهدش بودیم.
در این فیلم، اتان ابتدا تیمش را گرد هم میآورد، اما سپس از آنها جدا میشود تا شیرجهی معروف در اعماق دریا برای بررسی یک زیردریایی غرقشده را انجام دهد، در حالیکه تیمش در جزیرهی سنت متیو با نیروهای ویژهی روسی درگیر میشوند. این مجموعه همواره بر اساس فیلمهای قبلی خود ساخته شده، و ممکن است این الگو راه آیندهی فرنچایز باشد—اگر کروز همچنان بخواهد تا مرز ناتوانی جسمیاش در این فیلمها حضور داشته باشد.
از طرفی، کروز اکنون قراردادی برای تولید فیلم با برادران وارنر دارد—از جمله همکاری با «آلخاندرو گونزالس اینیاریتو» و احتمال ساخت دنبالهای برای لبهی فردا. اگر خودش موافقت کند، پارامونت میتواند مجموعهی ماموریت غیرممکن را برای یکی دو فیلم بدون حضور او ادامه دهد؛ به این ترتیب، مخاطبان دلتنگ اتان خواهند شد و همزمان با شخصیتهای جدید یا قدیمی ارتباط برقرار میکنند. در آن صورت، بازگشت اتان میتواند یک رویداد بزرگ سینمایی باشد—در حد و اندازهی تاپگان: ماوریک که چند سال پیش غوغا کرد.
اگر هیچیک از اینها محقق نشود، ممکن است در سالهای آینده شاهد نسل جدیدی از فیلمهای اکشن-جاسوسی باشیم، مشابه فیلمهایی که قرار بود جای خالی بلک ویدو را تا سال ۲۰۲۱ پر کنند. ماموریت غیرممکن یکی از آخرین بازماندگان ژانر اکشن پرهزینه است—سایر فرنچایزها مثل جیسون بورن و جیمز باند هنوز برنامههایی در دست دارند، اما چیزی قطعی اعلام نشده. (سریع و خشن هم در این حیطه میگنجد، اما به شکل متفاوتی عمل میکند و فیلم بعدیاش هم هنوز وضعیت مشخصی ندارد.) در چنین خلأیی، هر بازیگر یا کارگردانی ممکن است بتواند نام خود را در ژانر اکشن ثبت کند.
هماکنون چند بازیگر بهوضوح به دنیای اکشن علاقهمند شدهاند: پس از نخستین تجربهی کارگردانی خود با فیلم مرد میمونی در سال گذشته، «دو پاتل» پروژهی بعدیاش را با فیلمی تاریخی-اکشن به نام دهقان آغاز کرده است. «سیمو لیو» در پی ساخت فیلمی بر اساس بازی ویدیویی سلیپینگ داگز است که مهارتهایش از شانگ-چی را بهکار خواهد گرفت، و در جذابترین مورد، «فلورنس پیو» دیزنی را متقاعد کرده تا در فیلم تاندربولتز از آسمانخراشی بپرد—برای اجرای یک بدلکاری واقعی.
تمرکز این فیلم بر کارهای واقعی و عملی و اشتیاق پیو برای اجرای آنها، نشان میدهد که نسل جدید ستارگان علاقهمندند خودشان دستبهکار شوند و بهمعنای واقعی درگیر شوند. تام کروز همواره توصیه کرده که بازیگران جوان باید قابلیتهای فیزیکی خود را تقویت کنند، فیلمهای کلاسیک را مطالعه کنند و حتی کمپهای تمرینی خاص برای همبازیهایش در تاپگان و ماموریت غیرممکن برپا کرده است.
همین تمرکز بر واقعی بودن و اجراهای عملی، یکی از مهمترین نقاط قوت مجموعهی ماموریت غیرممکن بوده—و حالا بازیگرانی مانند «پام کلمنتیف» نیز بهنظر میرسد که از نگاه و توصیههای کروز الهام گرفتهاند.
همچنین مخاطبان نیز هنوز آمادهاند تا اگر فیلمی واقعی و پرهیجان باشد، برای تماشای آن به سینما بروند. اینکه آیا استودیوها این فرصت را به بازیگران و فیلمسازان خواهند داد تا این تجربههای ملموس و واقعی را ارائه کنند یا نه، موضوعی است که باید دید.