بانک های خصوصی، چندین برابر سقف مجاز قانونی، به زیرمجموعه خودشان وام داده اند. تسهیلات مردم را می گیرند و در راستای یک منافع اقلیتی، فریز می کنند. هزینه های تورم زایی این مساله و محروم ماندن تولیدکننده ها از سرمایه در گردش را عامه مردم، کشور و حکومت می پردازد! آیا نشانه ای از این عریان تر می توانید پیدا کنید که این گونه نظام تصمیم گیری ما به تسخیر این گروه های غیرمولد درآمده باشد!؟
در این بیش از دو دهه، مکرر گزارش منتشر شده که می گوید هیچ عنصری به اندازه بانکهای خصوصی در افزایش قیمت ارز، سکه و مسکن نقش آفرینی نکرده است. اما بعد وقتی می خواهند آدرس دهند، حرفهای منحطی می زنند که صد بار آزمایش شده و صد بار هم شکست خورده است. می خواهند مسئولان را راجع به شوک قیمت بنزین فریب دهند، می گویند مگر فقرا ماشین دارند!؟ اما در اطراف ایشان گویا کسی نیست که بگوید بله، فقرا ماشین ندارند اما پیاده که جابجا نمی شوند و انعکاس شوک قیمت بنزین بر هزینه های حمل و نقل کمر فقرا را می شکند. شما به تحلیلهای مربوط به ناآرامی های 1398 را ببینید! این سیاستهای نابخردانه محروم ترین و مظلوم ترین افراد را به حاشیه می راند!
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه تاکید کرد: اکنون که حکومت گرامی در آستانه پخت و پز سند لایحه بودجه است. امیدوارم رسانه های گرامی، روزمره به آقای رئیس جمهور، قسمها و تعهداتی که داشته و اینکه شرافتش را گرو گذاشت که سراغ شوک درمانی نرود و عدالت در سلامت و عدالت آموزش و رفع فقر غذایی و ریشه کنی سوء تغذیه را اجرا کند، یادآور شوند. علاوه بر قانون اساسی و متون اسناد بالادستی و دین خدا، شرافت گرو گذاشته شده و برای جامعه ما بسیار تلخ و غم انگیز خواهد بود که آن شرافت به گرو گذاشتن ها، در سند لایحه بودجه انعکاس بایسته نداشته باشد و یا خدای ناکرده خلاف آن مطرح شود.
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) در نشست «دولت چهاردهم و چشم انداز روندهای فزاینده نابرابری های ناموجه»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، خاطرنشان کرد: این همه سهل انگاری های خطرناک و نابخشودنی، در درجه اول ریشه در فقدان آگاهی های بایسته روشمند و هویت جمعی یافته در سطح ساختار قدرت است و برخی به گونه ای حرف می زنند و عمل می کنند که گویی هیچ درک روشنی از آثار ویران ساز فقر و نابرابری برای مردم ایران و آینده کشورمان ندارند.
وی با یادآوری اینکه در ادب دینی ما تعبیر الموت الاکبر برای فقر در نظرگرفته شده است، از کارشناسان مذهبی خواست که طرح این مسائل را در اولویت قرار و درباره آن تذکر دهند و افزود: مهمترین هزینه ای که از دریچه معرفت دینی در زمینه غفلت از عدالت ورزی و سهل انگاری درباره فقر و نابرابریهای ناموجه مطرح می کنند این است که می گویند جامعه ناامن می شود. کاش روحانیون و پژوهشگران دینی ما بر این مساله متمرکز می شدند که این چه حکمتی است که در اسلام، به صراحت گفته می شود فقرا در ثروت ثروتمندان سهم دارند. اینها حکمتهایی دارد که از دریچه تحلیلهای سطح توسعه، به شکل روزآمد قابل فهم است.
این اقتصاددان به بخشهایی از کتاب «در هوای حق و عدالت» نوشته محمد علی موحد اشاره کرد و گفت: چطور می شود بخشهایی از ساختار قدرت در حیطه های بسیار کم اهمیت، به نام دین سینه چاک می دهند اما درباره اصل ماجرا که مساله عدالت و مبارزه با فقر است، این همه سهل انگاری های مشکوک و این همه فاجعه سازی های ناشی از ندانستن ها و چاپلوس پروری و سفله پروری ترجیح دادن، مشاهده می شود.
در چارچوب مناسبات فقرزا، بقای جامعه تهدید می شود / به چهره منحوس نتایج کنکور ایران از دریچه فقر و نابرابری نگاه کنید
به گزارش جماران، مومنی با تاکید بر اینکه همه انواع شرور، ریشه در فقر و نابرابریهای ناموجه دارد و در چارچوب مناسبات فقرزا، جامعه از فقرا و محرومان بیشتر ضرر می کند و بقای جامعه تهدید می شود، اظهارداشت: به چهره منحوس نتایج کنکور ایران از دریچه فقر و نابرابری نگاه کنید و ببینید آن ساختار قدرتی که این گونه اینشتن های بالقوه را به جای اینکه نبوغشان در جهت اعتلای ایران به کار گرفته شود، به سمت ناهنجاری و نابهنجارسازی و پیش بینی ناپذیر بودن جامعه می کشاند، چقدر باید شرمسار باشد.
اگر دانایی محوری می خواهند باید فقر و نابرابری را از بین ببرند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، به تشریح پیامدهای مخرب فقر و نابرابری در جامعه پرداخت و افزود: در شرایطی که فقر و نابرابری افزایش می یابد، شاهد هستیم الگوی ستیز و حذف با خشونتهای سبعانه، در جامعه جایگزین الگوهای مبتنی بر اعتماد و همکاری های اعتلابخش می شود. باید دائما از باب امر به معروف و نهی از منکر، صورت بلندبالای هزینه هایی که جامعه برای سهل انگاری حکومت در باب فقر و نابرابری متحمل می شود را به آنها گوشزد کنند. در عصر دانایی، تنها ادعای اینکه می خواهیم دانش بنیان شویم کافی نیست. آشکارترین نشانه صادق بودن این ادعا، این است که اگر دانایی محوری می خواهند باید فقر و نابرابری را از بین ببرند ، نه اینکه سیاستهای اقتصادی شان دائما تن مردم و تولیدکننده ها را بلرزاند و یک روز هوس شوک وارد کردن به قیمتهای کلیدی را داشته باشند و روزی دیگر قیمت اقلام معیشتی مردم را بالا ببرند.
دولت هنوز از گرد راه نرسیده، نان و مایحتاج مردم را گران کرده است
مومنی ادامه داد:همین افزایش قیمتی که در کالاهای اساسی در دوره دولت چهاردهم به مردم تحمیل کردند، عبرت آموز و تنبه آور است. به مسلمانی که مشهور به پاکدامنی بود و در کاندیداتوری اش در زمان انتخابات قسم یاد کرد که به سمت اجرای سیاستهایی که مردم را از نظر معیشت تحت فشار قرار دهد، نمی روم، می گوییم چقدر خدا رحم کرد که شما آن قسم را یاد کردید! هنوز از گرد راه نرسیدید، نان و مایحتاج مردم این گونه شده است و اطرافیان این آقا هم دائما تن و بدن مردم را از وارد شدن شوک به قیمتهای کلیدی می لرزانند. اگر چنین تعهدی وجود نداشت، عزیزان می خواستند چه کنند!؟
این اقتصاددان با بیان اینکه اهمیت این تذکرها در شرایط فعلی چندین برابر است، گفت: اکنون که حکومت گرامی در آستانه پخت و پز سند لایحه بودجه است. امیدوارم رسانه های گرامی، روزمره به آقای رئیس جمهور، قسمها و تعهداتی که داشته و اینکه شرافتش را گرو گذاشت که سراغ شوک درمانی نرود و عدالت در سلامت و عدالت آموزش و رفع فقر غذایی و ریشه کنی سوء تغذیه را اجرا کند، یادآور شوند. علاوه بر قانون اساسی و متون اسناد بالادستی و دین خدا، شرافت گرو گذاشته شده و برای جامعه ما بسیار تلخ و غم انگیز خواهد بود که آن شرافت به گرو گذاشتن ها، در سند لایحه بودجه انعکاس بایسته نداشته باشد و یا خدای ناکرده خلاف آن مطرح شود.
رویکردهایی که به رفع فقر و نابرابری دارند، صدقه ای و رانت محور است
وی ادامه داد: آنچه که یک مساله بسیار حیاتی تر است و نوعی نقض غرض هم است، این است که حکومتگران گرامی، بعد از این همه غفلت و تغافل، وقتی که به فقر و نابرابری هم حساس می شوند، نه از موضع خادم، که از موضع یک مخدوم رانت محور وارد می شوند و رویکردهایی که به رفع فقر و نابرابری دارند، صدقه ای و رانت محور است و بیش از خرد و دانایی، احساسات ارضاء نشده دورغین در آن دیده می شود. در اندیشه توسعه، گفته می شود عدالت ورزی مستقر کردن آن بدون آزادی محال است. به همین دلیل هم شهید بهشتی دائما می گفتند که این دو نه تنها با یکدیگر مغایرت ندارند، بلکه مکمل یکدیگر و هیچ کدام هم قابل تحویل به دیگری هم نیست. هر کس به نام عدالت، آزادی های مشروع مردم را سرکوب می کند خائن به آرمانهای این کشور است و هر کس که به نام آزادی، عدالت را معطل نگه می دارد هم خائن به آرمانهای کشور است.
درباره مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان هم بسیار کم می شنویم
مومنی با بیان اینکه از دیدگاه اجرایی – عملیاتی در اندیشه توسعه گفته می شود مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی – اقتصادی شان، حلقه وصل عدالت و آزادی است، تصریح کرد: در این کشور گرامی با آن همه ادعای دینی و آن همه رویا پردازی ها به نام سند چشم انداز و برنامه میان مدت، به همان اندازه که ما درباره عدالت و آزادی در توسعه کم می شنویم، درباره مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان هم بسیار کم می شنویم.
گردانندگان جامعه آنها که نانشان در سرکوب است را برسرجایشان بنشانند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، به تشریح تاثیرات پنجگانه مشارکت فعال و موثر مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان بر سرنوشت توسعه پرداخت و گفت: مشارکت مردم، ناامنی و نااطمینانی ها را به شدت کاهش می دهد. اگر عده ای نانشان در این است که با سرکوب و تعرض به حقوق مردم، اوضاع را همواره ناامن نگه دارند، این خرد گردانندگان جامعه است که باید آنها را بر سر جایشان بنشاند. در این کشور، تنها به تعداد نهادهای نظارتی افزوده می شود، اما هیچ ضابطه و معیاری که درباره کیفیت این نظارتها هم تامل داشته و مسئولیت شناسی را مطالبه کند مشاهده نمی کنیم.
عدالت در شرایط مشارکت مردم تضمین می شود
مومنی با بیان اینکه «رودریک» در کتابش، از مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان با تعبیر «معجزه همکاری » یاد می کند که بشر را اعتلا می بخشد، ادامه داد: عدالت در شرایط مشارکت مردم تضمین می شود. یکی از ظرفیتهایی که مشارکت ایجاد می کند، جهش ظرفیتهای نظام ملی در مهار شوک های برون زای نامطلوب و افزایش قدرت انعطاف برای نشان دادن واکنشهای مساعد و بالقوه در برابر تهدیدات است.
آنچه که به نام دین ترویج می شود، بیشتر رنگ و بوی تعصب و جهل دارد
این استاد دانشگاه ابراز عقیده کرد: چیزهایی که به نام دین ترویج می شود، بیشتر رنگ و بوی تعصب، جهل، تصلب و جمود دارد. اهمیت وجه اندیشه ای داعش پروری و اندیشه های دینی متصلب و آلوده به جهل و تعصب، از داعشی های مسلح بسیار بیشتر است. ما باید در دستگاه های رسمی مان مانند رادیو و تلویزیون بیشتر از مداحان، از اندیشه های شهید بهشتی و امثال آن بشنویم. آنها قهرمانان مبارزه اندیشه ای با جهل و جمود و تعصب به نام دین بودند. اما متاسفانه در این زمینه مانند سایر زمینه ها، میان آنچه که ادعا می شود و آنچه که عمل می کنند شکاف بسیار بزرگ وجود دارد.
مومنی تاکید کرد: مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان، باعث ارتقای معنی دار ظرفیتهای دانایی برای ساختن نهادهای با کیفیت می شود. اما متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق آنچه که در دولت و مجلس تصویب می شود، از نظر کیفیت دانایی شرم آور است. مشارکت فعال مردم در سرنوشت اقتصادی شان را گزارشهای رسمی سرشماری نشان می دهد. حکومت چه توجیهی دارد که با 35 سال اصرار بر سیاستهای شکست خورده و فاجعه ساز تعدیل ساختاری، مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی شان را نسبت به بدترین سالهای دوره جنگ، نزدیک به 40 درصد پایین آمده است! آن هم در شرایطی که بی سابقه ترین سطح جهش ها در درآمدهای ارزی کشور، در دوره پس از جنگ اتفاق افتاده است.
پزشکیان شرافتش را گروگذاشت که سراغ شوک درمانی نخواهم رفت
به گزارش جماران، این اقتصاددان گفت: چگونه اجرای چند باره آنچه که شکستش مکرر ثابت شده را حمل بر صحت کنیم!؟ آقای پزشکیان در دوره انتخابات شرافتش را گرو گذاشت که سراغ شوک درمانی نخواهم رفت و بعد هنوز بر صندلی ریاست جمهوری ننشسته، اولین حرفی که یکی از نزدیکانش در حیطه اقتصاد می زند این است که باید جامعه آماده شوک جدید به نرخ ارز باشد. آن هم دقیقا در همان حیطه ای که در دولت رئیسی هم تجربه شد و با خون ریزی ها و خسارتها هم همراه بود. اولین حرفی که می زنند شوک نرخ ارز و دومین حرفشان هم آزادسازی واردات خودرو است! خیلی تلخ است!
صدای 70 درصد جمعیت به گوش مسئولان نمی رسد
وی در ادامه، به انتقادات وزیر بهداشت نسبت به پیامدهای مخرب حذف ارز ترجیحی برای دارو و تجهیزات پزشکی در کشور اشاره کرد و یادآورشد: ادبیات جدید توسعه، می گوید تا پایان قرن بیستم، وقتی بحث از عدالت می شد، می گفتیم دسترسی و توزیع عادلانه قدرت، ثروت و منزلت. اما در ربع اول قرن بیست و یکم دو رکن دیگر هم به آن اضافه کردند و توزیع عادلانه صدا و اطلاعات هم به آن اضافه شد. چرا صدای 70 درصد جمعیت که یا زیر خط فقر هستند یا در آستانه فروغلطیدن به خط فقر هستند، به گوش مسئولان گرامی ما نمی رسد. اما صدای مافیاهای واردات چی، رباخوار، دلال و سوداگر به اندازه ای رسا به گوش مسئولان ما می رسد که آن آقایی که شرافتش را گرو گذاشته بود و گفته بود شوک درمانی نمی کنم، اولین حرفی که زده بود این بود که باید به سراغ بازنگری در قیمت بنزین برویم!
مومنی یادآورشد: من در جلسه ای حضور از ایشان گله گردم و گفتم شما تاکید داشتید کارشناس نیستید، چرا اکنون به این محکمی درباره شوک قیمت بنزین صحبت می کنید!؟ در ماجرای تصمیم گیری سطح توسعه درباره قیمت بنزین باید 75 متغیر تعیین تکلیف شود، آن یک متغیری که مطرح کردید، یکی از آن 75 متغیر است که آن هم با داده های مخدوش مورد اشاره قرار گرفته است! چه کسانی به گوش آقای رئیس جمهور دسترسی دارند!؟ چرا رساندن صدای علم و مردم با سختی روبرو است!؟ در این زمینه، رسانه های ما هم به اندازه دانشگاهیان و اهل علم مسئولیت دارند. توزیع عادلانه صدا و اطلاعات باید جدی گرفته شود.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد پرسید: چگونه می شود که هنوز مصوبه های دولت و مجلس فرایند نهایی شدنشان را طی نکرده اند، مافیاها، دقیقا می دانند که قرار است واردات چه چیزهایی آزاد شود! هنوز قوانین موضوعه کشور می گوید واردات آنها غیرقانونی است، عزیزان تریلی تریلی در گمرکات کشور وارد می کنند و منتظر هستند که کی تیر خلاص زده شود و کار مافیاها راه بیفتد! این چه جور توزیع اطلاعات است!؟ چرا اطلاعات بعد از مرگ سهراب به دست فقرا می رسد اما این گونه به دست آنها می رسد! من آقای رئیس جمهور را به صدق می شناسم و به ایشان می گویم ببینند ماجرای صدا و اطلاعات در این کشور چگونه عمل می کند!
حیاتی ترین مساله در زمینه فقرزایی و تشدید نابرابریها مالی سازی منحط اقتصاد است
مومنی اضافه کرد: آنچه اکنون می خواهم به آقای رئیس جمهور و دولت و مجلس هدیه کنم، این است که بگویم حیاتی ترین مساله در زمینه فقرزایی و تشدید نابرابریهای ناموجه در این سرزمین گرامی، مالی سازی منحط اقتصاد است. یکی از قله های دانش بشری در این زمینه، کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» است و عمیق ترین کتابی است که در 20 ساله گذشته، در افشای مافیاهایی که کشورهای دنیا را به سمت مالی سازی پیش می برند نوشته شده است. وجوه بین المللی آن هم به اندازه وجوه ملی اش اهمیت دارد، اما آنچه که حکومت گرامی ما می تواند درباره اش خیلی فکر کند این است که سقوط فقرات و بزرگترین لطمه زننده به حیثیت ایران و ایرانی و تهدید کننده آینده آن، در میان عناصر و اجزای مالی سازی در ایران، طرز عمل بانکهای خصوصی است.
از شاقول های جوامع ربوی بیداد فساد و عدم شفافیت است
به گزارش جماران، وی با اشاره به بخشهایی از کتاب بانکداری، ربا و مسائل مالی در اسلام شهید بهشتی که در آن آمده است، یکی از شاقولهای جوامع ربوی اداره شده، این است که در آن فساد و عدم شفافیت بیداد می کند، توضیح داد: آقای پورمحمدی که دوره ای وزیر دادگستری بوده است، می گوید 50 میلیون حساب بانکی مخدوش تا سال 1395 شناسایی شده است! این چه شکارگاهی برای فساد، رانت ، نابرابری و فقرزایی است!؟ آقای معصومی نیا، عضو شورای فقهی بورس هم سال 1396 می گوید 85درصد قراردادهای بانکی ما مخدوش است! اینها اظهارات اپوزوسیون نیست! ببینید چقدر تلخ و غم انگیز است! در مناسبات ربا پرور، اعلام جنگ با خدا می شود و عزیزان تمام مشخصه یک جامعه ربوی را در کادر برنامه تعدیل ساختاری، به ایران تحمیل کردند. ما برای تلطیف واقعیتها، به جای جامعه ربوی، می گوییم در جامعه ای که عزیزان به مالی سازی اقتصاد ارادت ویژه دارند!
این اقتصاددان اضافه کرد: کمیسیون اقتصادی مجلس، تحولات اقتصاد کلان را با همه اغتشاشات مفهومی که درباره تولید در ایران وجود دارد، از روزی که بانکهای خصوصی در ایران فعال شده اند، یعنی در سال 1380 تا 1399، در یک دوره 20 ساله، بررسی کرده و می گوید اینکه بعد از آن به چه وضعیتی رسیدیم بماند اما در این بیست ساله، رشد تولید 36درصد، اندکی بیش از سالی یک درصد بوده است. رشد تورم 3 هزار و 90 درصد بوده است.صدها دلالت هم بر این وجود دارد که مافیاها خود تورم را به حکومتگران ما چگونه نشان می دهند! رشد نقدینگی و خلق تقاضاهای فاجعه ساز، 10 هزار و 250 درصد بوده است! بعد دائما می گوید ناترازی فلان و فلان داریم! گویی اراده مافیاهای رسانه ای این است که از ناترازی اصلی که موتور پمپاژ دائمی خلق تقاضا است و در برابرش عرضه به نحیف ترین وضعیت تاریخی اش دچار است اصلا حرفی درباه اش زده نشود!
مافیاها درباره منشاهای تورم، آدرس عوضی می دهند
مومنی خاطرنشان کرد: آیا این تصادفی است که مافیاها و آنها که عجیر شده اند درباره منشاهای تورم به هزاران آدرس عوضی و هزاران آدرس پوچ و کلیشه ای ارجاع می دهند به جز سقوط بنیه تولیدی! بعد از سوی دیگر شوک نرخ ارز که اکسیر ترویج قوی تر نگه داشتن مافیاها، رباخوارها و سوداگران را دائم به هر بهانه ای مطرح می کنند تا بانکهای خصوصی چاق تر شوند و اینکه مردم تا چه اندازه به فلاکت و افلاس می افتند و اینکه نهاد دولت از مردم فقیرتر شده و از عهده وظایف و مسئولیتهای ابتدایی اش برنمی آید مورد توجه کسی قرار نمی گیرد! مافیاها تولیدکننده های حقیقی را تخطئه و لجن مال می کنند و بعد این رانت خوارهایی که تولید را محمل کسب رانت کرده اند و با مونتاژکاری منحط تحمیل کننده وابستگی های ذلت آور، کمر اقتصاد ملی را می شکنند، سیستم را در خلق فرصتهای شغلی مولد ناتوان می کنند، را به عنوان تاج سرشان می گذارند.
اساس مناسبات رانتی، ربوی و غیرشفاف، فریبکاری است
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه در چارچوب مناسبات رانتی، ربوی و غیرشفاف، اساس فریبکاری است و اکنون نظام تصمیم گیریهای اساسی ما به خوبی فریب آنها را خورده است، گفت: ستون فقرات قران و نهج البلاغه عدالت است، مابه ازای عینی عدالت و رفع فقر و مهار نابرابری های ناموجه این است که به اقتضائات بخشهای مولد تن دهید، نه اینکه دائم هزینه های آنها را افزایش دهید و در رسانه های رسمی و غیررسمی، به هر بهانه ای به آنها فحش دهید! رسانه هایی ادعای ملی بودن و فراگیری دارند و لاشخورها را به تلویزیون دعوت می کنند و می گویند مافیای تولید داخلی و واردات چی ها منادی کیفیت محیط زیست می شوند! همه چیز واژگونه شده و سیستمهای نظارتی ما یک آخ در این زمینه نگفت! ببینید چه بساطی از فریبکاری راه افتاده است!
بنیه تولیدی ضعیف باشد قادر به تاب آوری در برابر قدرتها نخواهیم بود
وی با بیان اینکه اگر بنیه تولیدی ضعیف باشد قادر به تاب آوری در برابر قدرتها نخواهیم بود، گفت: در این کشور درباره همه ناترازی ها صحبت می شود، اما چون منافع مافیای واردات درگیر است هیچ کس نمی گوید ناترازی اصلی این است که میان بنیه تولید ملی و نیازهای مصرفی این جامعه ناترازی فاجعه ساز و ذلت آور اتفاق افتاده است. این موضوع در رسانه ها و برنامه های توسعه ای حذف است! چه خبر است!؟ کجا می روید!؟ چطور این میزان حواستان پرت شده است!
بزرگترین نیروی محرکه فقرزایی، نظام بانکی به غایت ضدتوسعه است
به گزارش جماران، مومنی با تاکید بر اینکه بزرگترین نیروی محرکه فقرزایی و نابرابرسازی و ضد توسعه، نظام بانکی به غایت ضدتوسعه است، ادامه داد: قاعده گذاری هایتان مافیاساز است. هیچ کشوری نیست که در شرایط بحرانی اجازه ادامه فعالیت به بانکهای خصوصی بدهد و بتواند از پس مهار بحرانها برآید. تاریخ اقتصادی انگلستان و فرانسه بعد از جنگ را بخوانید! تاریخ اقتصادی پس از آلنده را بخوانید! وقتی بچه های شیکاگو فاجعه سازی کردند، پینوشه با همه پینوشه گی اش فهمید اگر بخواهد باقی بماند باید بانکهای خصوصی را تعطیل کند.
بیش از 90 درصد تسهیلات طی سه دهه، به دهک ثروتمندترین رسیده
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به گزارش وزارت کار اشاره کرد که در آن با استناد به گزارش بانک مرکزی در سال 96، آورده است بیش از 90 درصد تسهیلات طی سه دهه ای که از عمر تعدیل ساختاری در ایران می گذرد منحصرا به دهک ثروتمندترین رسیده و تصریح کرد: وقتی می خواهد مسئولان را راجع به شوک قیمت بنزین فریب دهند، می گویند مگر فقرا ماشین دارند!؟ اما در اطراف آنها گویا کسی نیست که بگوید بله، فقرا ماشین ندارند اما پیاده هم جابجا نمی شوند و انعکاس شوک قیمت بنزین بر هزینه های حمل و نقل کمر فقرا را می شکند. شما به تحلیلهای مربوط به ناآرامی های 1398 را ببینید! این سیاستهای نابخردانه محروم ترین و مظلوم ترین افراد را به حاشیه می راند!
اکثریت قریب به اتفاق فقرا برای سکونت به بیرون از شهرها رفته اند
مومنی با بیان اینکه اکثریت قریب به اتفاق فقرا برای سکونت به بیرون از شهرها رفته اند، گفت: وقتی قیمت بنزین را بالا می برید، هزینه های حمل و نقل فقرا آنچنان افزایش می یابد که با شما با آن زبان سخن می گویند! از یک سوراخ چند بار باید گزیده شویم تا روشن شود که از درون این سیاستها، فقر، فساد، فاجعه و فلاکت بیرون می آید! بانک مرکزی می گوید از خرداد 1390 تا خرداد 1403 بدهی بانکها به بانک مرکزی، 138.5 برابر شده است! عموما بانکها و به خصوص بانکهای خصوصی، از منابع عمومی برای نابودکردن زندگی مردم استفاده می کنند. منافعش نصیب خودشان می شود و هزینه هایش را باید عامه مردم بپردازند. خصوصی سازی منافع توزیع رانت به یک اقلیت و عمومی سازی هزینه های آن توزیع نابرابر را به عریان ترین شکل شاهد هستیم و همه اینها به میزان تسهیلات بانکهای خصوصی به شرکتهای زیرمجموعه شان مربوط است.
بانکهای خصوصی، چندین برابر سقف مجاز قانونی، به زیرمجموعه شان وام داده اند
این استاد دانشگاه اضافه کرد: بانکهای خصوصی، چندین برابر سقف مجاز قانونی، به زیرمجموعه خودشان وام داده اند. تسهیلات مردم را می گیرند و در راستای یک منافع اقلیتی، فریز می کنند. هزینه های تورم زایی این مساله و محروم ماندن تولیدکننده ها از سرمایه در گردش را عامه مردم، کشور و حکومت می پردازد! آیا نشانه ای از این عریان تر می توانید پیدا کنید که این گونه نظام تصمیم گیری ما به تسخیر این گروه های غیرمولد درآمده باشد!؟ در این بیش از دو دهه، مکرر گزارش منتشر شده که می گوید هیچ عنصری به اندازه بانکهای خصوصی در افزایش قیمت ارز، سکه و مسکن نقش آفرینی نکرده است. اما بعد وقتی می خواهند آدرس دهند، حرفهای منحطی می زنند که صد بار آزمایش شده و صد بار هم شکست خورده است.
می خواهید با افزایش قیمت بنزین عدالت برقرار کنید!؟
مومنی تاکید کرد: تمام گزارشهایی که در سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی تهیه شده، می گوید بعد از نیازهای اساسی و به ویژه شغل هیچ خدمتی به فقرا، به اندازه ارزان سازی هزینه های حمل و نقل کمک نمی کند! بعد شما می خواهید با افزایش قیمت بنزین عدالت برقرار کنید!؟
بزرگترین خدمت به آقای رئیس جمهور
وی با بیان اینکه بزرگترین خدمت به آقای رئیس جمهور و دولت و کشور این است که تا فاجعه جدید در اثر تسخیر شدگی نظام تصمیم گیری ایجاد نشده، به آن کمک کنیم، گفت: واقعا فردی مسئولیت دنیایی و قیامتی این تصمیم را برعهده بگیرد، من و آقای راغفر با کمال میل یک ماه به مسافرت می رویم! ما رایگان، با این سن و سال، از حیاتی ترین ساعات عمرمان وقت می گذاریم و می گوییم برای کشور فاجعه ایجاد نکنید، تازه بدهکار می شویم و می گویند از جان این دولت چه می خواهید!؟ اما به اینکه مافیاها از جان این دولت چه می خواهند همه هورا می کشند! این چه مناسباتی است!؟
هیچ سرمایهای، ضدتوسعهای تر و فاجعه سازتر از سرمایههای مالی نیست
مومنی تاکید کرد: کتاب بانکداری، ربا و مسائل مالی در اسلام شهید بهشتی می گوید اسلام به سرمایه و انباشت آن مشروط به اینکه در جهت صلاح جامعه کار کند، نهایت احترام را قائل است، به طوری که اگر کسی در دفاع از سرمایه اش کشته شود، از نظر اسلام شهید محسوب می شود اما آنکه اسلام با آن مبارزه می کند حاکمیت سرمایه و اینکه سرمایه به جان انسانها و منافع ملی مرجح باشد است. هیچ سرمایه ای از این نظر، ضدتوسعه ای تر و فاجعه سازتر از سرمایه های مالی نیست. انشالله از سر نادانی و ناتوانی است که در محاسبه های مربوط به ثروت افراد، دارایی های پولی و مالی آنها را در محاسبه نمی آورند. فقط می شنویم در ایران ضریب جینی چه کولاکی می کند، اما درباره اینکه ماجرا چیست، کسی حرفی نمی زند. ما حاکمیت سرمایه را به چشم می بینیم و زور اراده رباخوارها از اراده علم، منافع ملی و مردم در عمل بیشتر است. به نیتها جسارت نمی کنیم، اما برآیند قاعده گذاری ها در عمل اینگونه است.
بنیه تولیدی در این کشور ساقط شده است
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه کانون اصلی مشکل این است که بنیه تولیدی در این کشور ساقط شده است، اظهارداشت: اگر در ساختار نهادی ، به نفع تولیدکننده ها بازآرایی سیستمی انجام ندهید، ایران به اسارت قدرتهای بزرگ درخواهد آمد. این مساله ای بدیهی و روشن است. کانون اصلی ماجرا این است که چرا دلالها و واردکننده ها این میزان راحت به تسهیلات دسترسی دارند، اما مقام بی شرم پولی در دوره احمدی نژاد مصاحبه کرده و می گوید و حداکثر یک سوم نیازهای مالی تولیدکننده ها را پوشش می دهیم و یعنی دو، سوم بقیه اش را از رباخوارها بگیر! بعد ما یک کلمه نشنیدیم که کسی بگوید این چه بساطی است که به نام اسلام در بازار مسلمانان راه انداخته اید!
افت شدید ارزش پول ملی از سال 56 تا 99
مومنی تاکید کرد: با فشار همین گروه های ذینفع و به ویژه از زمانی که بانکهای خصوصی پیدا شده، تضعیفهای پی در پی ارزش پول ملی چه بر سر قدرت خرید نیروی کار ایران آورده است. شرم آور است! کاش مقام پولی ما که برای خبر خوش تخصیص ارز برای واردات سینه چاک می کند، مقداری هم روی ارزش پول ملی حساس شود که مسئول اصلی اش است. در سال 1356 قدرت خرید یک میلیون ریال وجه نقد رایج ایران، معادل 2 کیلوگرم طلای خالص بوده است. یعنی با 100 هزار تومان می توانستیم 2کیلو طلا بخریم در سال 1399، در بیستمین سال فعالیت بانکهای خصوصی، قدرت خرید یک میلیون ریال وجه رایج کشور، به 0.08 گرم طلا رسیده است. در خانه اگر کس است، همین یک حرف بس است.
بانکهای خصوصی در افزایش قیمت مسکن نقش کلیدی داشتند
وی با بیان اینکه بانکهای خصوصی در افزایش قیمت مسکن در ایران نقش کلیدی داشتند، توضیح داد: در فاصله 1372 که برنامه منحط تعدیل ساختاری آغاز شده تا بهار 1400، قیمت مسکن در تهران 580 برابر شده است! سهم هزینه مسکن در بودجه خانوار از 50 درصد عبور کرده است. ما نهادهای نظارتی داریم؟ راجع به عدالت فهم داریم!؟ کسی که عدالت را بفهمد، شدت شرم آور بودن این مناسبات را درک می کند. کلید نجات کشور این است که ایمان بیاوریم که اینها در تسخیر دولت است. ساختار قدرت ما به دست مافیاها تسخیر شده و مناسبات بهره کشانه استثماری ضد مردم، تولیدکنندگان و نهاد حکومت و به نفع اقلیت مفت خواره شکل داده شده است.
اگر آقای پزشکیان فکر کند با رفوکاری و عمده کردن یک متغیر و فراموش کردن بحران سیستمی می توان کشور را نجات داد، اشتباه است. فقط با تکیه بر یک برنامه با کیفیت و با محوریت بازسازی بنیه تولید ملی و برقرار کردن عدالت اجتماعی ایران نجات پیدا خواهد کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه در پایان با انتقاد از اجرایی نشدن برنامه دولت برای دریافت خدمات کارشناسی از شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم با وجود قولی که داده شده بود، گفت: جامعه ما بداند با اینکه جامعه علمی کشور زیر بار طاقت فرساترین فشارهای اقتصادی و غیراقتصادی قرار دارد، اما به خاطر منافع جامعه اش، همچنان آمادگی کار ایثارگرانه موثر دارد، به شرط اینکه اراده و صدق در عمل هم ببیند.
به گزارش جماران، در ابتدای این نشست، دکتر حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا نیز به تشریح دیدگاه های خود پرداخت که گزارش آن در لینک زیر قابل دسترس است: