زینب یزدانی
روز یکشنبه، پس از گذشت ۶ ماه از آغاز فعالیت دولت آقای پزشکیان، وزیر اقتصاد، آقای همتی، با یک مجلس حداقلی از تیم ایشان کنار گذاشته شد. قصد دارم در این مطلب جنبههای مختلف این استیضاح را نه تنها از دید کارشناسی، بلکه از دید یک فرد عادی از هموطنان ایرانیام مورد واکاوی قرار دهم.
شنیدهها بسیار است. از شعارها و صحبتهای آقای پزشکیان در زمان انتخابات شروع کنیم. ایشان بارها در آن زمان حرف از استفاده از کارشناسان زدند که شخصاً فکر میکردم قرار است از اساتیدی استفاده شود که هیچگاه به دنبال سمت نبودند اما همیشه دانش آنها در زمینههای مختلف در سیستم اجرایی کشور مورد استفاده قرار نمیگرفت. با معرفی لیست هیأت وزیران، اولین شوک را تجربه کردم. این شوک بیشتر در طرفداران دولت جدید پدیدار شد. حتی مخالفان دولت جدید هم سوالات زیادی برایشان ایجاد شده بود.
حس تناقض را در پشت شعار وفاق دیدم. به یاد بازی کودکانه صندلی بازی افتادم. از آن لحظه به بعد، شروع یک بازی قدیمی و نه چندان متفاوت در سیستم اجرایی کشور بود. به اسم وفاق، تصمیماتی گرفته میشد که در همه دولتهای قبل از آن نیز این تصمیمات گرفته شده بود و چرخه باطل روشهای اشتباه و غیرکارشناسی قبل تکرار شد. تنها فکری که برای ما عادیها به ذهن میرسید این بود که تفاوتی بین دولت آقای پزشکیان و دولت آقای مرحوم شهید رئیسی وجود ندارد.
در زمینه حوزه کاری وزیر برکنار شده، آقای همتی، که عیناً تکرار گذشته بود. حرف از اداره کشور با کمک مالیاتها، بازی با قیمت دلار و طلا برای تأمین بودجه، روشهای جراحی اقتصادی و شوک درمانی؛ که این موردهای آخر را شخصاً در دولت آقای رئیسی بارها در اخبار شنیده بودم و نتیجه این روشها را مستقیماً در سفرههای کوچک شده ما عادیها قابل مشاهده بود.
تنها برگ برنده این دولت را شعار دیگر آقای پزشکیان میدانستم؛ و آن هم شفافسازی و صداقت. البته ایشان در جلسه روز گذشته چند مورد از این صداقت را به نمایش گذاشته بودند. نه تنها در جلسه استیضاح، بلکه در سایر موارد نیز تا آنجا که میشد سعی داشتند صحبتهای صادقانه بیان کنند. اما وزیر اقتصاد دولت ایشان از این صداقت و شفافیت برخوردار نبودند.
حتی صحبتها و نظرات کارشناسی آقای همتی در سه سال دولت آقای رئیسی با دوران کوتاه وزارت ایشان تفاوتهای آشکاری داشت. شاید تأثیر صندلی وزارت بود این همه تناقض. تنها فرصتی را هم که داشتند برای بیان واقعیت از دست دادند. میتوانستند در جلسه استیضاح از فشارهای فاسدان و کاسبان و اولیگارشیها و منفعتطلبان بگویند، از اینکه چه گروههایی از این تفاوتهای نرخ ارز و گرانی آن سود میبرند. که اگر آقای همتی شفاف و بدون پرده سخن میگفتند حتی در صورت استیضاح، قهرمان صندلی وزارت خود را تحویل میدادند.
برای مردم، کارنامه آقای وزیر اقتصاد مشخص است. به سرعت کوچک شدن سفرههای خود در ۶ ماه گذشته نگاه میکنند و اینکه افزایش قیمت ارز چه فشارهایی را به تکتک ما ایرانیها آورده است.
در نقطه مقابل استیضاح دیروز، مجلسی قرار داشت که در آن مخالفانی جدی برای دولت آقای پزشکیان حضور دارند. مشکل این مخالفان مجلسی و غیرمجلسی این است که پشت صحبت کردن از سفرههای مردم پنهان شدهاند.
در صورتیکه به قول آقای دکتر مومنی، این افراد تریبوندار که در حال زدن دولت پزشکیان به خصوص آقای وزیر اقتصاد سابق بودند و از شرایط موجود شکایت میکنند خودشان در تغییرات نرخ ارز و سایر اتفاقات اقتصادی کشور منفعت دارند و عامل بسیاری از این گرانیها و وضع موجود هستند. ای کاش این افراد یاد بگیرند سرعت دسترسی به اطلاعات و انتقال آن، و سطح سواد مردم آنقدر بالا رفته است که خیرخواهان را از منفعتطلبان به راحتی تشخیص میدهند.
در پایان یک توصیه برای رئیس جمهور، جناب دکتر پزشکیان دارم. این استیضاح را به یک فرصت تبدیل کنند و به شعار دوران انتخاباتی خودشان برگردند. استفاده از نظرات کارشناسی را در حد شعار نگذارید. اینکه از کارشناسان و متخصصین استمداد بطلبید برای اینکه کمک کنند روش اقتصادی اشتباه و راهحل اشتباهتر از آن را مردم بپذیرند با شناختی که از شما و صحبتهای شما دارم راهحل بسیار غلطی است. این راهحلهای شما را سالیان زیادی مردم زندگی کردهاند و دیگر نمیپذیرند.
اگر فکر میکنید مذاکره کمک است، با همراهی کارشناسان و اساتید میتوانید بسیاری از نظرات را تغییر دهید. پس همین الان اولویت را بگذارید برای یافتن کارشناسانی که منفعت سیاسی، مالی و اقتصادی ندارند و از آنها استمداد بطلبید برای تغییر روش. در کنار مذاکره، دولت و حکومت نیاز به یک اصلاح ساختاری جدی دارد تا هر چه سریعتر دست فاسدان و سودجویان را از دارایی ها و اموال مردم قطع کند.